دوگانهی کاذب شرق و غرب #A 436 آرمان امیری @armanparian - بخش | مجمع دیوانگان
دوگانهی کاذب شرق و غرب #A 436
آرمان امیری @armanparian - بخشهایی از متن:
«یک جوان ایرانی به اسم جلال آلاحمد مقالهای در مجلهی تازهای دارد به عنوان «غربزدگی»، با نظریات عجیب و خواندنی. میفرستم که ملاحظه فرمایید و برایم پس بفرستید. تشنّج فکری در میان جوانان ما زیاد شده است و علامت خوبی است ولی متاسفانه بیشتر همان تشنّج است تا حرکت به طرف مقصد و مقصودی». بخشی از نامهی محمدعلی جمالزاده به امیرمهدی بدیع،۲۸تیرماه ۱۳۴۱
«بعد از ۲۵۰۰ سال که ایرانی به جانب مغرب مینگرد وقت آن نیست که قطارش را به قافلهی چین و هند ببندیم. غربزدگی را شرقزدگی، آن هم شرقزدگی عوامفریبانی چون «Malraux» دارو و مرهم نیست و نیز با بتشکستن، خواه بتِ نادرشاه افشار باشد خواه آقای فروزانفر رفع بلا نمیشود کرد. چه سلطان محمود هم در سومناب بت زیاد شکست. وقت آن است که از برای آخرین بار مردگان را در گور کنیم و بدانیم که هرچند ماه یک بار نعش این مردگان را به میدان کشیدن تلف وقت است و تفرقهی فکر. وقت آن است که تمدّن را ارث پدری اروپائیانی که در تشنّج فترت و زوال افتاده و اصول اصلی تمدّن را فراموش کرده یا اصلا یاد نگرفتهاند ندانیم». از پاسخ امیرمهدی بدیع ۳۱تیرماه۱۳۴۱
رویکردی که مهدی بدیع در دههی چهل در پیش گرفته بود (به ویژه در آن کتاب معروف «یونانیان و بربرها»)، درست به مانند مقدمهی توکلی طرقی، برای من یادآوری هستند از دیوارنگارهی معروف «مکتب آتن» که رافائل در قرن ۱۶ بر بخشی از اقامتگاه پاپ در واتیکان کشید. (تصویری که در اسلاید نخست دیده میشود)
رافائل در این دیوارنگاره، شماری از سرشناسترین متفکران تاریخ را در کنار یکدیگر قرار داده است، از سقراط و افلاطون و ارسطو و فیثاغورث، تا ابنرشد، ابنسینا و حتی زرتشت. نشانهای آشکار که دستکم اروپاییان نیز در بخشی از تاریخ خود، سیر اندیشه را محصولی جهانی و مشترک قلمداد میکردند که شرقی و غربی نداشت و هربخشی از جهان به اندازهی خود سهمی در تکامل تاریخچه و دستاوردهای بشری ایفا کرده بود.
برای مطالعهی متن کامل یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینهی INSTANT VIEW استفاده کنید.