2021-09-18 01:53:16
ن
گاهی به فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته
#علی_تقیپور
این هفته به لطف جلسهای که با برخی از دوستان داریم، فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته یا دیوانه از قفس پرید را دیدم.قبل از شرکت در جلسه، چند نقد و تحلیل را هم خواندم.آنچه که باعث شد بعد از جلسه امشب تصمیم بگیرم چند خطی در مورد این فیلم بنویسم، توضیحات جالبی بود که آقای مهدی ملک در مورد زمینه یا کانتکسی که فیلم در آن ساخته شده بود مطرح کردند، مطالبی که در خیلی از مقالاتی که درباره فیلم خوانده بودم به چشمم نخورده بود و برای همین خلاصهای از آن مباحث را با دوستان به اشتراک میگذارم.
فیلم دردل فضای فرهنگی دهه هفتاد آمریکا ساخته شده است،دههای که به عنوان رنسانس سینمای هالیود شناخته میشود( 1967 تا 1978 )؛اما این رنسان سینمایی در چه فضای سیاسی،فرهنگی و اجتماعی اتفاق افتاده است؟
الف-لغو قوانین سانسور هیز
در سال 1967، قوانین سانسور سناتورهیز که از دهه چهل بر سینمای آمریکا حاکم بود، لغو میشود.این قوانین شامل بایدها و نبایدها، یا خطوط قرمزی میشود که محدودیتهای بسیاری را بر سینماگران تحمیل می کرد بعنوان مثال، نشان دادن روابط جنسی بیپروایانه ممنوع بود،قهرمان بد یا شخصیت منفی فیلم نباید پیروز یا رستگار میشود،نباید رابطه بین دوهمجنس به تصویر کشیده شود مگر از موضع نفی آن،تبلیغ ایدئولوژِیهای سیاسی مانند کمونیسم یا ایدئولوژیهای مذهبی مانند یهودیت و اسلام ممنوع بود البته تبلیغ مسیحیت منعی نداشت،در فیلمهای وسترن نمیبایست فرهنگ سرخ پوستی بعنوان فرهنگ والا نشان داده شود و در مقابل آن فرهنگ کابوی سفید نوعی توحش، و از همه اینها مهمتر نقد دستگاه قضایی آمریکا ممنوع بود.
ب- فضای اجتماعی
دهه شصت آمریکا به دهه انفجار معروف است، دههای که موسیقی راک واعتراضی،جنبش هیپیها،اعتراضات ضدنژادپرستی واعتراضات گسترده جنبش زنان و همجنس گرایان در آن ظهور می کند و سینما نیز تحت تاثیر این فضای پرآشوب قرار میگیرد.
پ-ورشکستگی سینما
درمیانه دهه 1960 ،سینما آمریکا ورشکسته می شود.در شرایطی که سینمای هنری اروپا با سینماگران مولفی همچون برگمان ،گدار،بونوئل می درخشد،سینمای هالیود همچنان به دنبال قصه های تاریخی بزرگ بود با فیلم های کسالت آور و محافظه کارانه که قدرت چندانی برای جذب مخاطب نداشتند.
ت-جنبش ادبی Beat Generation
سینمای دهه هفتاد آمریکا، مرجعی در ادبیات را پشت سر خود داشت که از انتهای دهه پنجاه ظهور کرده بود. جنبشی ادبی که درفرم و محتوا خود را رادیکال نشان می داد؛بعنوان مثال میتوان به ویلیام اسپیرز با کتاب ناهار لختاش اشاره کرد، یا می توان به تکنیک ویلیام باروز،کات آف اشاره کرد،او تحت تاثیر مصرف مواد مخدر دو صفحه می نوشت و سپس آنرا از وسط با قیچی به چهار نیمصفحه تقسیم میکرد،در مرحله بعد آنها را یکی درمیان کنارهم قرار می داد و به این طریق فضا،زمان وعلیت را ازهم می پاشاند.این نسل از نویسندگان،چهرههای مشهور ادبیات آمریکا مانند فاکنر وهمینگوی را محافظه کار می دانستند و بر علیه آنها دست به عصیان زده بودند.
جک کرواک با نهضت کوله پشتیاش یکی دیگر از چهرههای موثر این جنبش ادبیست که به نقد سبک زندگی بورژوایی دهه پنجاه آمریکا میپرداخت، سبکی که در آن دوران به خانواده هستهای آیزنهاور معروف بود،تصویر نمونهای از یک زن و شوهر با دو فرزند، زنی خانهدار و مردی شاغل که با ماشین بزرگ آمریکایی به خرید می روند،شمایلی که به قول فردریک جیمسون، نمایانگر زندگی سوپرمارکتی بود،زندگیای بی خطر و کاملا طبیعی.
در جنبش ادبی بیت اما شخصیتهای دیگری به تصویر کشیده می شود، شخصیتهای که آواره و بیسرپناه اند،نه تنها از زندگی خانوادگی،دوستان و آشنایان محروماند،اساسا نمی توانند در شهر بند شوند، به جاده می زنند می روند به دنبال پیدا کردن سبک تازه ای از زندگی؛این سبک زندگی در سالها بعد خود را در جنبش هیپیها نشان میدهد،زندگی کنار خیابان و تودهای
@dourneveshtha
ادامه مطلب
269 viewsedited 22:53