Get Mystery Box with random crypto!

🔸 بوم اندیشی 🔸

لوگوی کانال تلگرام ebrahimkhodaee — 🔸 بوم اندیشی 🔸 ب
لوگوی کانال تلگرام ebrahimkhodaee — 🔸 بوم اندیشی 🔸
آدرس کانال: @ebrahimkhodaee
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 276
توضیحات از کانال

👈 بوم اندیشی: تمرکز اندیشه بر نیازها و داشته های محلی
👈 بوم گرایی: تمرکز عمل بر نیازها و داشته های محلی
ارتباط با من:
@e_khodaee
instagram.com/ebrahimkhodaee
ایمیل:
ebrahimkhodaee@gmail.com

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-11 22:26:21 بازنشر یادداشتی قدیمی:
مروری بر استحاله زبانی فرهنگی در لرستان

ابراهیم خدایی

دوست و همکار عزیزم جناب قائدرحمت در نوشتاری با عنوان "بررسی تاریخی - آماری نسبت جمعیتی لک تباران در لرستان فیلی" با تکیه بر داده های تاریخی از نسبت لک زبانان به سایرین در پیشکوه لرستان سخن گفته اند تا زمینه ای برای پرده برداشتن از واقعه ی هولناکی به نام "استحاله فرهنگی مردم لر" باشد.

درباره این استحاله ی فرهنگی، که لرستان را در سال های پیش رو کاملا تبدیل به موجودی سرتاپا متفاوت از لرستان قرن پیش خواهد کرد بنده نیز نکاتی دارم که تقدیم می کنم.

الف) تغییر زبانی گسترده ای از لکی به مینجایی چهره فرهنگی لرستان امروز را بسیار متفاوت از پیش از انقلاب و بسیار متفاوت از پیش از پیدایش رضاخان کرده است، شاید بتوان سهم فرهنگی لرستان از مدرنیته اولیه را همین چرخش از لکی به مینجایی دید، البته همزمان با این چرخش زبانی، دگرگونی های رفتاری و ارزشی بسیار دیگری هم اتفاق افتاده است، مثلا این که لرها از مردمی که به غرور و تعصب و اعتماد به نفس زبان زد بوده اند امروزه مردمی هستند تحقیر شده (به جای مغرور)، لاقید (به جای متعصب) و متمایل به غیر (به جای معتمد به نفس) تا جایی که عوارض آن در قالب جوک های لری ساخته شده توسط خود لرها برای تخریب و تحقیر خودشان در گوشی های تلفن همراه خودشان قابل رهگیری است!

ب) عموم مردم لرستان گذشته ی لکی دارند و اکنون مینجایی سخن می گویند، اما نسل کودک امروز لرستان با چه زبانی سخن می گوید، آینده زبانی لرستان چیست؟ در ادامه مدرنیته اولیه که لرستان را مینجایی کرد، مدرنیته ثانویه ما را به سمت فارسی تهرانی می برد. تغییر زبان از لکی به مینجایی و از مینجایی به فارسی و از فارسی به ... به خودی خود نمی تواند مورد ارزشگذاری قرار گیرد، یعنی نمی توانیم به گوییم کار خوبی یا کار بدی بوده است! آن چه می تواند مورد ارزشگذاری قرار گیرد ریشه، شیوه و چگونگی این تغییر است که می تواند روی سبک زندگی و رفتاری ما تاثیرات مثبت و منفی داشته باشد. این که چقدر از این تغییر خواست خود ما بوده و چقدر تحت اراده دیگران صورت گرفته است، این که چقدر این تغییرات تامین کننده منافع ما بوده و چقدر تامین کننده منافع دیگران، این ها پرسش های محوری هستند.

این که مردمی به خواست دیگران، تحت فشار دیگران، در راستای منافع دیگران زبان خود را تغییر دهند، هویت و وجودشان مورد تسخیر قرار گرفته است، این تسخیر زمینه همان تمسخری است که در گوشی های همراه لرها همچون ویروسی ریشه فرهنگی ما را بیمار می کند.

ج) چگونه می توان از پیشینه ی لکی و اکنون مینجایی و آینده فارسی معجونی ساخت که به بالندگی فرهنگی سرزمین مان کمک کند و اجازه ندهد سرزمینی که خود منشأ و مبتکر انواع شعر، موسیقی، رقص، مجسمه سازی، فرش و... بوده است تبدیل به استانی کوچک، فقیر، حاشیه نشین و دنباله رو استان های دیگر باشد چنانکه امروز فرش قم، موسیقی و رقص کُرد، موسیقی و شعر تهران و... در لرستان تولید می شود!

د) نهادهای مرتبط با فرهنگ عمومی لرستان از صدا و سیما گرفته تا آموزش و پرورش و... متعلق به جریان اصیل و لری و خودی هستند یا جریان بیرونی و غیر خودی که در پی تسهیل هرچه بیشتر تغییرات است، سهم لکی از شبکه ی افلاک کجاست؟ (اگر مبنای قضاوت را گذشته ی هشتاد به بیست نمی دانیم باری از سهم سه شهر پرجمعیت دلفان، کوهدشت و سلسله سخن بگوییم و مردمی که هنوز هم در خرم اباد و بروجرد دچار چرخش زبانی نشده اند).


بوم اندیشی
@EbrahimKhodaee
104 viewsedited  19:26
باز کردن / نظر دهید
2022-07-10 08:24:24 کارکردهای طایفه در گذر زمان در لرستان فیلی


#دکتر_ابراهیم_خدایی/ #سیمره


اشاره: این مطلب چکیده‌ی مقاله‌ای است که آقای ابراهیم خدایی در پنجمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره‌ی ‌جامعه‌ی ایران در پنل تحولات اجتماعی مناطق زاگرس‌نشین، ارایه کرد.

این مقاله به بررسی تحولات تاریخی ساختار اجتماعی طایفه‌ای استان لرستان و برخی استان‌های هم‌جوار می‌پردازد. مطالعه به روش اسنادی، با مراجعه به منابع تاریخی دست اول انجام شده و تلاش دارد تحلیلی تاریخی‌- کارکردی از این تحولات ارائه دهد. با وجود سابقه‌ی بسیار طولانی سکونت بشر در لرستانات، نخستین منابعی که اطلاعات قابل توجه از زندگی اجتماعی مردم لرستان فیلی (استان‌های لرستان و ایلام امروزی و مناطق هم‌جوار) ارائه داده باشد به سال‌های تشکیل سلسله‌ی اتابکان لر کوچک (قرن ششم) اشاره دارد، این منابع توضیح می‌دهند مردم منطقه در قالب طوایف می‌زیسته‌اند. بررسی نشان می‌دهد، ساختار طایفه در این جوامع مرکب از سه مولفه است:


۱-سلسله مراتب قدرت، ۲-تبار مشترک و خویشاوندی واقعی یا ادعایی، ۳-سبک زندگی مشابه و مشترک
«طایفه»، به عنوان ساختار اجتماعی لرستان، تطورات پنجگانه زیر را پشت سر نهاده است:
نخست: در دوره‌ی طولانی اتابکان لر کوچک و والیان لرستان فیلی (از ۵۷۰ ه. ق. تا دوره فتحعلی شاه قاجار)؛ سلسله‌مراتب قدرت در ساختار ایلی-طایفه‌ای از اعمال قدرت مستقیم اتابک (سپس والی) بر آحاد مردم جلوگیری می‌کرد و از سوی دیگر مانع از بی‌نظمی و آشوب عمومی می‌شد. (کارکرد طایفه، انتظام و کنترل همزمان مردم، حکومت محلّی و پادشاهی سراسری بود).


متن کامل این یادداشت را در تارنمای #سیمره بخوانید: https://seymare.com/?p=13894


همواره‌ی روزگار با #سیمره جاری باشید! https://t.me/seymareweekly
80 views05:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-28 20:59:24
سیمره جاری شد...

سیمره 628 جاری شد


ششصد و بیست ‌و هشتمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره روز ‌‌سه‌شنبه (7 تیرماه 1401) چاپ شد و روی پیش‌خوان دکه‌های مطبوعاتی قرار گرفت.

این شماره در بردارنده‌ی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
طوفانِ تورم در اقتصادِ ایران/ تیتر یک/ دکترمصطفا شکری
شهر خرم‌آباد نيازمند عنايت ارتش / سرمقاله / دکترمراد سپه‌وند
آن پشت پشت‌ها چه خبر است؟/ یادداشت/ احمد زیدآبادی
بهاري که بهار نبود/ یادداشت/ هوشنگ آزادبخت
نشست تحولات اجتماعي زاگرس: صدايي از جامعه‌ي محلي/ یادداشت/ دکتر مجتبا ترکارانی
کارکردهاي طايفه در گذر زمان در لرستان فيلي / یادداشت/ ابراهیم خدایی
قصه‌ي پر غصه‌ي نزاع جمعي و خشونت‌ورزي در عرصه‌ي عمومي: حکايتي بغرنج که سر دراز دارد/ یادداشت/ علی رضاییان
بررسي فرآيند ادغام و افول نظام ايلي در دوره‌ي معاصر/ یادداشت/ ابراهیم موسوی‌نژاد
حبابي‌ترين مردم زمانه/ یادداشت/ ماشا اکبری
ضرورت تغيير نظام نظارتي کشور/ یادداشت/ مصطفا رضایی
و مطالب خواندنی دیگر...
همواره‌ی روزگار با سیمره جاری باشید!
@seymareweekly
121 views17:59
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 15:09:05
فهم اهمیت و ضرورت بومگرایی در مورد محیط زیست خیلی ساده تر از اهمیت و ضرورت بومگرایی در عرصه اجتماع است.
فاجعه اندیشه و مدیریت نابومگرا در عرصه محیط زیست را این ترکهای طویل و عمیق فریاد می زنند، فریاد ترکهای اجتماع هم بلند است، اما هرگوشی به آسانی آن را نمی شنود.
در این ویدئو کارشناسان هشدار می دهند تَرَکها به سوی تهران در حرکتند،
وقتی یک گویش از بین می رود هم کارشناسان فرهنگی هشدار می دهند، اما ترَکهای فرهنگی و اجتماعی به آسانی قابل دیدن نیستند.

کانال بوم اندیشی
@EbrahimKhodaee
139 views12:09
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 14:32:27 چرا اجتماع (بوم community) در ایران رو به افول رفت؟
مهران صولتی

عبدالمحمد کاظمی پور و محسن گودرزی در مقاله تحقیقی و ارزشمند؛ " افول اجتماع در ایران؛ روایتی گاه شمارانه" ( لینک اصل مقاله: https://t.me/ebrahimkhodaee/657 )، کوشیده اند تا از منظر آن چه الکسی دو توکویل از آن به " حیات انجمنی" امریکا در قرن نوزدهم یاد می کند و قوام این کشور را در رشد فزاینده پیدایش انجمن های مدنی و داوطلبانه در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و خانوادگی می داند نگاهی بر ایران پنجاه ساله اخیر افکنده و سیر تطور اجتماع را مورد ارزیابی جامعه شناختی قرار دهند. البته یک و نیم قرن بعد رابرت پاتنام استاد برجسته هاروارد در کتاب" بولینگ یک نفره" کوشید تا از افول اجتماع در امریکا سخن گفته و مبداء آن را آغاز دهه ۱۹۶۰ معرفی کند.
کاظمی و گودرزی در این مقاله سعی کرده اند تا با رصد داده های مربوط به حضور ایرانیان در انجمن های مدنی، تعداد پرونده های قضایی، قتل عمد، ضرب و جرح، میزان مهاجرت، نسبت ازدواج به طلاق، نرخ باروری خانواده ها، تعداد چک های بی محل، اعمال منافی عفت و روند تغییر نام های انتخابی برای کودکان، از واقعیتی به نام "افول اجتماع" در پنجاه سال اخیر ایران سخن بگویند. به باور ایشان این افول از نیمه دوم دهه ۱۳۶۰ آغاز شده و تا نیمه نخست دهه ۱۳۸۰ به طول انجامیده است. از آن پس هم با فراز و فرودهایی روند گذشته تداوم یافته است. یعنی در چشم اندازی پنجاه ساله جامعه ایران در عمل دچار افول اجتماع شده است.
کاظمی و گودرزی البته در مقاله ذکر شده به چرایی افول اجتماع در ایران نپرداخته و بیشتر کوشیده اند تا توصیفی از این واقعیت اجتماعی ارائه نمایند ولی در عمل با این مقاله فرصتی را برای گمانه زنی پیرامون علل پدید آمدن این افول تدارک دیده اند. از همین رو در ادامه می کوشم تا به برخی از دلایل شکل گیری این پدیده اجتماعی اشاره نموده و به این پرسش پاسخ دهم که چرا" اجتماع" در ایران رو به افول رفت؟
فقدان گذار موفق از جامعه توده ای به جامعه مدنی: با پایان جنگ ایران و عراق جامعه به تدریج از شکل توده ای خارج شد. رهبری کاریزماتیک به پایان رسید، توسعه به اولویت کشور تبدیل شد، مناسبات اجتماعی ویژگی رسمی، عقلانی و منفعت جویانه یافتند و هژمونی ارزش های دینی رو به افول نهاد. در چنین شرایطی مقاومت حکومت مانع از شکل گیری کامل جامعه مدنی با محوریت رونق فعالیت تشکل ها، رسمیت یافتن اخلاق مدنی، افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی شدند!
فقدان تمایز ساختاری و چیرگی سیاست: با پایان جنگ و فرا رسیدن دوران جدید انتظار می رفت که جامعه شاهد تمایز ساختاری و استقلال نهادهای؛ سیاست، اقتصاد، فرهنگ و خانواده بر اساس منطق ذاتی هر عرصه باشد. اما آن چه در عمل اتفاق افتاد عبارت از سیطره حوزه سیاست با منطق " قدرت" بر سایر پهنه ها بود. این چیرگی از یک سو سایر نهادها را طفیلی قدرت ساخت و از سوی دیگر آن ها را به دلیل همین وابستگی به شکلی کاملا ناکارآمد درآورد!
شکل گیری انسداد سیاسی و عدم امکان تغییر: در پنجاه ساله اخیر به جز برخی رویدادهای انبساطی مانند انقلاب ۵۷ و دوم خرداد ۷۶، عرصه سیاست در ایران سیری آرام و با دوام به سوی انقباض ساختاری داشته است. در این میان نظارت استصوابی هم به عنوان موثرترین ابزار برای یک دست کردن عرصه سیاست و پالایش کارگزاران حکومت عمل کرده است. به موازات گسترش این نظارت ایرانیان امید به انجام تغییرات را از دست داده و دچار احساس ناامیدی ناشی از بی قدرتی سیاسی شده اند!
فقدان توازن میان جامعه و حکومت: توسعه‌ یافتگی را محصول وجود یک جامعه قوی (پویا، متمایز و سازمان یافته)، و یک حکومت قوی (کارآمد، شفاف و پاسخگو) دانسته اند. در چهل سال گذشته در ایران اما جامعه ای توده وار و تشکل نیافته در مقابل حکومتی ناکارآمد و مداخله گر قرار گرفته است. در چنین وضعیتی حکومت کوشیده است تا منطق خود (قدرت و اجبار) را بر جامعه تحمیل کرده و با نظارت حداکثری، مناسبات اجتماعی را کنترل پذیر سازد. حاصل اما غفلت حکومت از وظایف ذاتی خود مانند تامین رفاه و آسایش، و شکل گیری جامعه ای رها شده، بی تفاوت و فاصله گرفته از حیات انجمنی بوده است!

لینک مقاله در کانال بوم اندیشی
https://t.me/ebrahimkhodaee/657
776 viewsedited  11:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 14:32:27 چرا اجتماع (بوم community) در ایران رو به افول رفت؟

عبدالمحمد کاظمی پور و محسن گودرزی

کانال بوم اندیشی
Telegram.me/EbrahimKhodaee
80 views11:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 20:02:34 دگرگونی های ساختار اجتماعی طایفه ای و کارکردهای آن در لرستان فیلی (از قرن ششم تا امروز)
مقاله دکتر ابراهیم خدایی در پنجمین همایش کنکاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران (همایش سالانه انجمن جامعه شناسی ایران)

فایل صوتی
https://t.me/ebrahimkhodaee/655


چکیده؛
این مقاله به بررسی تحولات تاریخی ساختار اجتماعی طایفه ای استان لرستان و برخی استان های همجوار می پردازد. مطالعه به روش اسنادی، با مراجعه به منابع تاریخی دست اول انجام شده و تلاش دارد تحلیلی تاریخی – کارکردی از این تحولات ارائه دهد. با وجود سابقه بسیار طولانی سکونت بشر در لرستانات، نخستین منابعی که اطلاعات قابل توجه از زندگی اجتماعی مردم لرستان فیلی (استان های لرستان و ایلام امروزی و مناطق همجوار) ارائه داده باشد به سال های تشکیل سلسله اتابکان لر کوچک (قرن ششم) اشاره دارد، این منابع توضیح می دهند مردم منطقه در قالب طوایف می زیسته اند. بررسی نشان می دهد ساختار طایفه در این جوامع مرکب از سه مولفه است: 1- سلسله مراتب قدرت، 2- تبار مشترک و خویشاوندی واقعی یا ادعایی و 3- سبک زندگی مشابه و مشترک. «طایفه»، به عنوان ساختار اجتماعی لرستان، تطورات پنجگانه زیر را پشت سر نهاده است:
نخست: در دوره طولانی اتابکان لر کوچک و والیان لرستان فیلی (از 570 ه. ق. تا دوره فتحعلی شاه قاجار)؛ سلسله مراتب قدرت در ساختار ایلی – طایفه ای از اعمال قدرت مستقیم اتابک (سپس والی) بر آحاد مردم جلوگیری می کرد و از سوی دیگر مانع از بی نظمی و آشوب عمومی می شد. (کارکرد طایفه انتظام و کنترل همزمان مردم، حکومت محلّی و پادشاهی سراسری بود).
دوم: از دوره فتحعلی شاه؛ نهاد «اتابک یا والی بومی» در بخش اعظم لرستان فیلی (پیشکوه) از بین می رود و به خاطر ناتوانی حکومت مرکزی در کنترل منطقه، روسای طوایف روی به خودسری و رقابت می آورند و منطقه در آشوبی دائمی به سر می برد. (کارکرد طایفه دفاع از قلمرو خود و رقابت با سایر طوایف و در نتیجه مشارکت در بی نظمی دائمی بود).
سوم: با استقرار دولت مدرن (دوره رضاشاه) از یک سوی سلسله مراتب منظمّ ایلی از بین می رود یا بی تاثیر می شود واز سوی دیگر با تخته قاپو و گسترش روستانشینی و شهرنشینی سبک زندگی مشابه و مشترک نیز از بین می رود و در واقع از سه مولفه اصلی ساختار طایفه ای فقط «تبار مشترک» باقی می ماند. (طایفه بیشترِ کارکردهای اقتصادی و سیاسی خود را از دست داد و محدود به ابعاد اجتماعی شد).
چهارم: در دوره پهلوی دوم و نیز جمهوری اسلامی؛ طایفه، با تکیه بر تبارگرایی، کماکان عمده ترین منبع تولید سرمایه اجتماعی در لرستان محسوب می شود، شرکت در آیین های طایفه (از قبیل مراسم عزاداری، عروسی، دید و بازدید و غیره) مهمترین عرصه تجلّی زندگی اجتماعی است. به نظر نمی رسد نهادهای دولتی و مدنی، انجمن های دولتی و غیر دولتی، پلیس، احزاب و غیره توانسته باشند کارکردهای اجتماعی، امنیتی و سیاسی طایفه را از بین برده باشند.
پنجم: به وجود آمدن برخی کارکردهای جدید سیاسی، ناشی از رقابت های انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر باعث قوام و احیاء اهمیت طوایف شده است. مخصوصا از دهه 1380 کمپین های انتخاباتی از طایفه ها به عنوان منبعی برای کسب آراء استفاده می کنند.

کانال بوم اندیشی
@EbrahimKhodaee
489 viewsedited  17:02
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 20:00:35 دگرگونی های ساختار اجتماعی طایفه ای و کارکردهای آن در لرستان فیلی (از قرن ششم تا امروز)
فایل صوتی ارائه دکتر ابراهیم خدایی در پنجمین همایش کنکاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران (همایش سالانه انجمن جامعه شناسی ایران)

متن چکیده
https://t.me/ebrahimkhodaee/656


بوم اندیشی؛
@EbrahimKhodaee
108 viewsedited  17:00
باز کردن / نظر دهید
2022-03-29 17:16:52 توصیه های روش-شناختی در « تاریخ شناسی نام های قومی» (ethnonym)

نام های لر، بختیاری، فیلی، لک، کُرد و ... در چه دوره ای و چرا رایج شدند؟
ابراهیم خدایی

در مبحث «تاریخ شناسی نام های خاص قومی، ethnonym » یعنی؛ جستجوی سابقه تاریخی، معنا و وجه تسمیه اسامی خاص (مانند لر، بختیاری، لک، فِیلی، مینجایی، کهگیلویه، ایران و ..) توجه به چند نکته روش شناختی لازم است؛
1- نکته مهم و محوری این است که این اسامی در اینجا به خاطر معنای لغوی شان مورد بحث نیستند، بلکه به عنوان اسامی خاص (در عربی: اسم عَلَم) بررسی می شوند، بنابراین بدون روایت های تاریخی، معنای لغوی این کلمات هیچ ارزشی ندارد و نباید درباره آن بحث شود.
مثلا این که "معنای لغوی بختیاری بخت+یاری یا ب+اختیاری است یا به کلمه باکتریا شبیه است" و یا "کلمه لک در سانسکریت به معنی 100 هزار است" و ... «شلوغ بازی» و منحرف کننده مباحث است. این که من منابع تاریخی را نخوانده باشم و بر اساس معنای لغوی امروزی فلان کلمه داستان سرایی کنم از قاموس پژوهشگری به دور است.
2- روایت های شفاهی و استدلال های مردم شناختی نمی توانند به تنهایی گره های باستانی و تاریخی را باز کنند. مستندات شفاهی در مورد تاریخ معاصر و نهایتا چند نسل پیش (مثلا هشتاد سال پیش) قابل قبول و اعتنا هستند اما در مورد وقایع دویست سال پیش یا هزار سال پیش ارزشی ندارند. مثلا این که گفته می شود لام لک از لر است و کافش از کرد فقط یک ایده مردم شناختی معاصر است و بدون روایتهای تاریخی معتبر فاقد ارزش است.
3- نکته سوم و نتیجه دو نکته پیشین این است که در تحقیقات نامشناسی تاریخی باید مراجعه به منابع "دست اول" تاریخی محور و مبنای کار قرار گیرد. اگر نقطه حرکت منابع دست اول تاریخی باشد آنگاه چه بسا بتوان از معناشناسی اسامی (نکته 1) و باورهای مردم شناختی و شفاهی (نکته 2) نیز برای تقویت نظریه ها کمک گرفته شود.
اگر پژوهشگران لرشناسی دقت روش شناختی خود را بالا ببرند و با وسواس نظریه های بی اساس را کنار بگذارند می بینیم بسیاری از نظرات و فرضیاتی که درباره لر و بختیاری و لک و فیلی و ... مطرح می شوند محو خواهند شد و ما درباره هر اسم (این که از چه زمانی و چگونه و چرا رایج شده) نهایتا با یک یا دو فرضیه جدّی مواجه هستیم. اما اگر رعایت نکنیم آنگاه باید وقتمان را به عبث صرف رد شلوغ بازی های بخت+یاری و ب+اختیاری و باکتریا و سایر فرضیه های سست کنیم.
لذا توصیه می شود در تاریخ شناسی نام های خاص وقتمان را صرفا بگذاریم بر منابع "دست اول" و یا منابعی که متکی بر منابع دست اول هستند. بسیاری از کتاب هایی که دعوی تاریخنگاری در لرستانات را دارند، مخصوصا کتاب های طوایف، از هر چیزی سخن می گویند الا این که به صورت شفاف و مستند بگویند نام طایفه مورد بحث شان اولین بار در کدام منبع آمده است؟ آیا مطمئنا منظور آن منبع همین طایفه امروزین بوده است یا معنای دیگری داشته است؟ مردم یا منطقه مورد بحث قبل از رایج شدن این نام به چه نامی شناخته می شده اند؟ و ...
باید پرسید؛ نخستین منابعی که واژه لک، بختیاری، فیلی، کهگیلویه، لُر، کُرد و غیره را به معنای امروزی به کار بردند مربوط به کدام دوره اند؟ پس از تعیین و تشخیص دوره، پرسش های بعدی شروع می شوند؛ چرا و چگونه در این دوره این نام تغییر کرد یا ایجاد شد؟ و غیره

بوم اندیشی
@EbrahimKhodaee
216 views14:16
باز کردن / نظر دهید
2022-03-28 12:14:02 ایلام نخستین دولت فدرال جهان
دکتر صادق ملک شهمیرزادی

بوم اندیشی
@EbrahimKhodaee
224 views09:14
باز کردن / نظر دهید