اعتراض(اصلاح) یا خروج به قلم محمد صالح ترکمان اگر امید | دانشجومعلمان عدالتخواه کرمان
اعتراض(اصلاح) یا خروج به قلم محمد صالح ترکمان
اگر امید را به بیان شهید مطهری ریشههای یک ملت که باعث اصالت و شرط ادامهی حیاتش میشود، بدانیم. آن چیزی که دوام امید را شرط میکند، ایجاد احساس تغییر و اصلاح در آینده است. اگر جامعهای نسبت به آینده تلقی تغییرپذیری داشته باشد میتوان آنرا امیدوار و اگرنه ناامید دانست. یکی از نقشهای اصلی حاکمیت در ایجاد یا از بین بردن امید بین دو دیدگاه "اصالت اعتراض یا اصلاح" و "اصالت خروج" دسته بندی میشود. وقتی حرف از "اصالت اعتراض یا اصلاح" میزنیم یعنی مردم بستر اعتراض را برای بیان نقدهایشان باز ببینند. بدین معنی که وضع موجود را در نسبت با انتقادات خود تغییرپذیر دیده و امکان تغییر در آینده را امری سهل و واقعی درک کنند. و شاید بهتر است بگوییم حاکمیت امکان تغییر را برایشان بوجود آورده و شرایط به نحوی پیش نرود که امید به هرگونه تغییر از آنها سلب شود. وقتی صحبت از "اصالت خروج" میشود یعنی تنها راه انتقاد و تغییر به سمت اصلاح، خروج است. بدین معنی که هرگونه نقد و پیشنهاد را دستگاه مسئول به نحوی هضم یا جلویش قد علم میکند که امکان تغییر در آینده را نه تنها میبندد بلکه بلافاصله واقعیت را به بدترین حالت ممکن در صورت منتقد و مصلح اجتماعی میکوبد. آن چیزی که جمهوری اسلامی در بخشهایی از حاکمیت خود در حال حاضر به آن نیاز دارد رفتن به سمت "اصالت اعتراض یا اصلاح" و دور شدن از "اصالت خروج" و رجوع به مصلحان اجتماعی در جهت تغییر به سمت اصلاح است. اما آنچه خیلی اوقات در عمل با آن مواجهیم کاملا عکس این اتفاق است و اصالت برخورد چکشی و پاک کردن صورت مسئله در مقابل هرگونه دیدگاه دلسوزانهی منتقدان دارای ارزش وجودی و برایش فلسفه تولید میشود. پیشرو گرفتن این رویکرد در بهترین حالت باعث ناامیدی مصلح اجتماعی از تغییر به سمت اصلاح در ابتدای امر و سپس ناامیدی مردم شده و در بدترین حالت خود باعث خروج آنها میشود. نمونههای ریز و درشت از این ناامیدی مصلحان اجتماعی را در شهرستانهای کوچک و بزرگ، از تبریز و کرمانشاه تا سیستان بلوچستان و کرمان میتوان نام برد که شرح مبسوط آن از حوصلهی بحث خارج است.