ولایت یعنی چه؟ چرا ولایت واجب است؟ @EmamMahdi صفحه 1 از 2 | احتیاط
ولایت یعنی چه؟ چرا ولایت واجب است؟ @EmamMahdi صفحه 1 از 2
بارها درباره ولایت و اهمیت آن شنیده اید، یکی از اصول دین امامت است که اهمیت آن از بقیه بیشتر است و به ستون وسطی خیمه تشبیه شده که اگر نباشد کل خیمه فرو میریزد. حالا ولایت چیست و چرا انقدر اهمیت دارد؟ ولایت در لغت معانی زیادی دارد. اما آنچه که مدنظر ما و اصول دین است را بیان میکنیم. به منظور درک معنای آن با چند مقدمه شروع میکنیم
ساده ترین چیزهایی که توسط انسان ساخته میشود نیز برای هدفی ساخته شده اند و هرکدام کاربرد مخصوص خود را دارند. موبایل و تلوزیون و خودرو و نخ و سوزن و یخچال و جاروبرقی را نمیتوان بجای یکدیگر استفاده نمود، میشود تصور کرد کسی یک پراید بخرد به قصد اینکه از صندوق عقب آن به عنوان میز تحریر استفاده نماید اما این کار احمقانه است، اگر هرچقدر هم کیفیت و قیمت ماشین بالاتر برود اما همان استفاده را نماید، تا زمانی که استفاده درست و در جهت هدفی که آن ماشین ساخته شده را از آن نبرد، باز هم کاری احمقانه است
پیامبر فرمودند هرکس امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است، به مرگ جاهلیت مردن یعنی همین، یعنی تمام طول زندگیتان در مسیری اشتباه و پوچ و مضحک و جاهلانه باشد که اصلا کلا برای آن منظور به دنیا نیامده بودید. مانند همان مثالی که با خودرو زدیم کاری خنده دار و احمقانه است
در نتیجه ما میخواهیم جاهلانه زندگی نکنیم، میخواهیم در مسیری که برایش خلق شده ایم باشیم، باید چکار کنیم چکار نکنیم به چه چیز معتقد باشیم یا نباشیم چه کاری درست و چه کاری غلط است؟ کدام راه زندگی صحیح و کدام غلط؟ هزاران سوال در مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و آموزشی و اقتصادی و کسب و کار و زناشویی و اعتقادی و غیره پیش می آید که باید بدانیم در قبال آنها چه کنیم. یک راه اینست که خود ما انسانها خودمان قوانینی وضع کنیم و راه درست و غلط را در تمام آن موارد تایین کنیم، اما این کار هیچوقت به نتیجه نمی‌رسد زیرا اولا هیچوقت تمام مردم در تمام زمینه ها به یک عقیده واحد نمیرسند زیرا حتی دو نفر در دنیا را نمیتوان یافت که در تمام زمینه ها نظرات و عقاید و برداشت های ذهنی یکسانی داشته باشند و هرکس ذهنیت و نظرات خودش را دارد. دوما بر فرض همه مردم نظر یکسانی داشته باشند از کجا معلوم که آن راه درستی باشد؟
پس راه اول که خود انسانها به نتیجه برسند ساقط شد. پس جواب دست کیست؟ چه کسی در تمام زمینه ها میداند چه راه و عقیده و عملی درست و کدام غلط است؟ آن کسی نیست جز خدایی که خودش تمام دنیا و زمین و زمان و مکان و موجودات را خلق نموده و خودش میداند جواب سوالات چیست، پس باید از خدا بپرسیم، اما باز هم مسئله اینست که چگونه از خدا بپرسیم مگر ما می‌توانیم با خداوند صحبت کنیم؟ پس چه راهی میماند؟ خداوند از چه طریقی فرامینش را به ما برساند که متوجه شویم؟
راه اینست که خداوند افرادی را در ظاهر انسانی و هم زبان خودمان برای ما قرار دهد و بفرستد با این تفاوت که مانند ما انسانها نظرات و عقاید و برداشت ذهنی شخصی نداشته باشد بلکه تمام حرف و کلام و امر و نهی و رضایت و نارضایت و دانش و علمش مستقیما از خدا باشد و تمام حالاتش همان حالات خداوند را مخابره کند، همه چیز را بداند و برای بشر مانند تلفنی عمل کند که آنطرف خط خداوند قرار داشته باشد. همچین کسی باید و باید دارای این ویژگی ها باشد باید معصوم باشد باید هیچگونه خطا و اشتباهی مرتکب نشود باید علمش از جانب خدا باشد و همه چیز را بداند وگرنه میشد یکی مثل ما انسانهای معمولی و اطاعت از او هرگز اطاعت از خدا محسوب نمیشد. همچین کسی با چنین ویژگی هایی را خود خداوند میفرستد و هیچکس با رای گیری نمیتواند امام درست کند و بگوید چون ما تو را انتخاب کرده ایم پس علم و نظر و رضایت و نارضایتی و امر و نهی تو برابر با همین حالات خداست
