توافق با عربستان منهای برجام و افایتیاف یعنی هیچ! مجتبی نی | انصاف نیوز
توافق با عربستان منهای برجام و افایتیاف یعنی هیچ!
مجتبی نیک اقبال، کارشناس روابط بینالملل در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
توافق ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط، یکی از مهمترین رویدادها در عرصه بینالمللی در سال گذشته بود. این توافق که با میانجیگری چینیها انجام شد، سرآغاز تغییرات اساسی در صفآرایی کشورهای خاورمیانه است. دو قدرت منطقهای که تا همین یک ماه پیش با یکدیگر خصومت داشتند، اکنون در پی راهاندازی سفارتخانههای خود در تهران و ریاض هستند. این تحول تاریخی دارای ظرفیتهایی است که هرکدام از این دو کشور میتوانند بر اساس خردمندی و فرصت شناسی خود، از آن بهره ببرند.
عربستان سعودی که با شتاب فراوان به سوی تحقق «چشمانداز ۲۰۳۰» گام برمیدارد، اکنون با انجام این توافق، یکی از چالشهای جدی پیش روی خود یعنی تنش با ایران را حل کرده و با خیال راحتتری به طرح و برنامههای خود میپردازد. محمد بن سلمان در چشمانداز ۲۰۳۰ بیش از ۸۰ طرح تدوین کرده که هرکدام از آنها بین ۳.۷ تا ۲۰ میلیارد دلار ارزش دارد. خاندان آل سعود به این نتیجه رسیده است که دوران اقتصاد تکمحصولی گذشته و برای پیوستن به دنیای مدرن، باید اقتصاد خود را متنوع و بخش خدماتش را تقویت کند.
حکومت عربستان سعودی از سال ۲۰۱۸ میلادی به این سو، رویکرد خود را در سیاست خارجی تغییر داده و به جای چیدن همه تخممرغهای خود در سبد متحد استراتژیک خود یعنی آمریکا، به چین و روسیه نیز نزدیک شده و قراردادهای نان و آب داری را با این کشورها امضا کرده است. رویکرد آمریکایِ ترامپ و بایدن در خاورمیانه باعث شد آل سعود به جای تکیه بر واشنگتن، «موازنه مثبت» را در دستور کار خود قرار دهد. این تغییر در سیاست خارجی نهفقط متضمن ارتقای امنیت عربستان سعودی است، بلکه تحقق سند چشمانداز ۲۰۳۰ را هم تسهیل میکند.
ریاض برای تکمیل تغییرات اساسی در سیاست خارجی خود، نیاز مبرمی به توافق با ایران داشت. این توافق به جنگ فرسایشی با یمن پایان میدهد، روابط با رقیب دیرینهاش ایران را عادی میکند، امنیت سرمایهگذاری در طرحهای نفتی و غیرنفتی را افزایش میدهد و زمینه اجرای دهها میلیارد دلار قراردادهای نفتی را که اخیراً با چین امضا شده است، فراهم خواهد کرد. تجربه نشان میدهد پکن با کشورهایی تعامل اقتصادی خود را گسترش میدهد که تنش ژئوپلیتیک آنها نزدیک به صفر باشد و از مناقشههای بیدلیل در صحنه جهانی دوری کنند. چینیها در این میان زرنگی کردند و با میانجیگری میان تهران و ریاض، ثبات تنگه هرمز و امنیت انرژی خود را برای سالها تضمین کردند؛ چراکه بدون خواست ایران، عبور امن میلیونها بشکه نفت در روز از این تنگه به سمت چین ممکن نخواهد بود.
آیا ایران هم از فرصت توافق استفاده خواهد کرد؟
بسیاری از تحلیلگران و حتی مخالفان جمهوری اسلامی نیز توافق بر سر ازسرگیری روابط با عربستان سعودی را یک دستاورد بزرگ سیاست خارجی برای این حکومت میدانند؛ اما این نکته نیز روشن است که استفاده از این توافق تاریخی مستلزم برداشتن گامهایی مهم مانند بازگشت به تعهدات مربوط به توافق هستهای ۲۰۱۵ موسوم به «برجام» و پیوستن به «اف.ای.تی.اف» و رعایت قوانین گروه ویژه اقدام مالی است. بدون تحقق این دو پیششرط، توافق با ریاض صرفاً یک دستاورد نمادین است که اثرات اقتصادیاش نیز به همان ارزان شدن چند هزار تومانی دلار آنهم فقط برای چند روز، محدود خواهد ماند. این در حالی است که عربستان سعودی رسماً اعلام کرده است که در مدتی کوتاه میتواند در ایران سرمایهگذاری کند. حال اینکه هرگونه سرمایهگذاری کلان در ایران به این دلیل که در فهرست سیاه کارگروه ویژه اقدام مالی قرار دارد، ناممکن است و اگر هم شدنی باشد، تبعات سنگینی برای کشور سرمایهگذار دارد.
از سوی دیگر، ایران با یک چالش بزرگ و پیچیده تحت عنوان مناقشه هستهای دستوپنجه نرم میکند. دعوا بر سر برجام، ایران را از بسیاری فرصتهای اقتصادی محروم کرده و تقریباً هیچ سرمایهگذاری حاضر و قادر نیست در طرحهای اقتصادی این کشور مشارکت کند. بسیاری خوشبین بودند که دولت بایدن از خر شیطان پیاده شود و به توافق هستهای بازگردد اما تیم او عملاً سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ را ادامه داد و بر تحریمها افزود. ایران نیز نشان داده است که علاقه چندانی به بازگشت به تعهداتش ندارد و به همان درآمد اندکی که از راه فروش نفت به چین کسب میکند، فعلاً راضی است.