Get Mystery Box with random crypto!

دغدغه ایران

لوگوی کانال تلگرام fazeli_mohammad — دغدغه ایران د
موضوعات از کانال:
پزشکیان
پادکست
دیدار
محمد
شهاب
براي
قالیباف
چهارراه
All tags
لوگوی کانال تلگرام fazeli_mohammad — دغدغه ایران
موضوعات از کانال:
پزشکیان
پادکست
دیدار
محمد
شهاب
براي
قالیباف
چهارراه
All tags
آدرس کانال: @fazeli_mohammad
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 54.56K
توضیحات از کانال

این تنها رسانه ویژه انتشار نوشته‌های محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشته‌هایم ندارم.

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 49

2022-10-19 08:12:49 این سخنرانی در دی ماه ۱۳۹۶ و در تحلیل عوامل بروز اعتراضات دیماه آن سال، به دعوت انجمن علوم سیاسی ایران در خانه اندیشمندان علوم انسانی انجام شد.

در فروردین ۱۳۹۷ دکتر محسن رنانی آن را با عنوان افسانه پیل و پراید منتشر کرد.

مسأله کماکان کم و بیش همان مسائل سال ۱۳۹۶ است، و البته تعمیق آن‌ها هم رخ داده است.

#افسانه_پیل_و_پراید

@fazeli_mohammad
17.0K views05:12
باز کردن / نظر دهید
2022-10-17 07:54:51 «مرثیه‌ای برای اوین»


زندانی مانند مرده‌ است؛ دستش از دنیا کوتاه است ــ دست‌کم من این جمله را همیشه می‌گفتم و باور داشتم. برای کسانی که با فضای داخل زندان اوین آشنایند، آن شعلۀ سرکش بر تپه‌های اوین بسیار ترسناک‌تر است، چون خود را در آن تنگنا تجسم می‌کنند. هر جای زندان دری قفل‌شده تعبیه شده و گذر از هر کدام از این درها فلاکتی است. درک می‌کنم که ذهن همه در این شرایط اول به سمت زندانیان سیاسی می‌رود. این زندانیان سیاسی همگی عزیزان ما هستند ــ بسی بیشتر، تاج سرند ــ و چون برای دیگران در زندانند، طبعاً وظیفۀ ماست نگرانشان باشیم. اما در این شرایط قربانی قربانی است و همۀ زندانی‌ها به یک اندازه اسیرند.

خبرگزاری‌های رسمی و دولتی هم که گویا حساسیت «ویژۀ» مردم را درک کرده بودند، دائم بر تعابیری چون «اراذل و اوباش» و «سارق» تأکید می‌کردند. اخبارگو با تأسف‌بارترین جمله‌بندی می‌گوید زندانیانی از «بند سرقت» کشته شده‌اند. «بند سرقت»!؟ اصلاً مضحک‌ترین تعبیر ممکن این است که یک مقام رسمی یا حتی فردی ناشی و بی‌خبر بگوید: «بند سرقت»! راستش را بخواهید، زیرمعنای زشتی در این تعبیر وجود دارد: یعنی کشته‌ها سارق بودند (انگار یواشکی زیر گوش آدم کسی می‌خواهد بگوید: «چار تا سارق مردند! دزد بودند!»)

کسانی که با ادبیات رسمی و غیررسمیِ زندان و سازمان زندان‌ها آشنایند می‌دانند که چیزی تحت عنوان «بند سرقت» بی‌معناست. اصلاً در ادبیات رسمی حتی «بند» به کار نمی‌رود؛ می‌گویند «اندرزگاه هفت یا هشت».

زندان یک جامعۀ کوچک است؛ در واقع «فشرده‌ترین اجتماع» است. بندهای هفت و هشت تا جایی که من دیده‌ام اصلاً استاندارد نیست. در ویدئویی که دیشب پخش شد احتمالاً دیدید که راهروهای تنگی هست که درون آن‌ها پر از اتاق است و هر اتاق پر از زندانی. به هر راهرو می‌گویند «سالن». زندگی‌های محزون اما قشنگی در این کندوهای تنگ جاری است. دنیایی آکواریومی، در حسرت و آرزوی آزادی... حسرت آزادی در زندان چنان عمیق است که حتی نمی‌توانی برای یک فرد واقعاً گناهکار غمگین نشوی، وقتی می‌شنوی سال‌های سال پشت میله‌ها بوده. بزرگ شدن فرزندانش را ندیده است. هر کسی فضایی به اندازۀ یک تخت دارد و آزادی را در همان یک متر برای خود بازمی‌آفریند، برای خود معنا می‌کند. دلخوشی‌های مینیاتوری؛ شمیمی از آزادی با چند عکس، چند شیء، چند چیز دست‌ساز، چند کتاب...

دائم به این فکر می‌کردم اگر آنجا بودم، چطور در لحظۀ فرار از آتش از کتاب‌هایم دل می‌کندم... نکند کتاب‌ها می‌سوخت! از سوختن خودم ترسناک‌تر بود، چون آن کتاب‌ها برایم تکه‌ای از آزادی بود. به یاد آدم‌هایی هستم که توده‌ای از آرزوی آزادی بودند و روز و شب را تا آزادی لحظه‌شماری می‌کردند. برخی واقعاً گناهکار بودند، برخی صرفاً اشتباه محاسباتی کرده بودند و برخی واقعاً بی‌گناه بودند و تاوان گناه دیگران را می‌دادند. اما رابطۀ همه‎شان با دیوارها و پنجره و هوای آن سوی دیوار یکسان بود. تماشای کوه‌های توچال، تماشای تپه‌های مشرف به اوین که گاهی روباهی هم از آن می‌گذشت، همه را به یک اندازه دلتنگ می‌کرد.

مرگ پیش از آزادی دردناک‌ترین مرگ است. زندانی همیشه می‌خواهد حتی اگر شده یک روز پیش از مردن، دوباره طعم آزادی را بچشد. بسیار دلتنگم و بابت قربانیان عمیقاً متأسفم و به عزیزانشان تسلیت می‌گویم.


مهدی تدینی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
20.3K views04:54
باز کردن / نظر دهید
2022-10-13 21:18:36
@fazeli_mohammad
27.2K viewsedited  18:18
باز کردن / نظر دهید
2022-10-12 13:26:51 ایران در چهاردیواری شوم

محمد فاضلی - جامعه‌شناس

فکر می‌کنم یک چهاردیواری هست که ایران و ایرانیان را در بر گرفته و وضع امروز را ساخته است. چهار دیوار این چهاردیواری به شرح زیر است.

دیوار اول. حکومت متصلب: منظورم از تصلب حکومت، نپذیرفتن الزامات حکمرانی مدرن نظیر ضرورت سازمان‌دهی، تحزب، حق اعتراض مؤثر، پذیرش تنوع و تکثر؛ و قبول نکردن بزرگ شدن جامعه ایران و نیاز به تغییر شیوه حکمرانی در چنین جامعه‌ای توسط هسته اصلی قدرت است. حکومت هم‌چنین خواستار بسط سیطره خود بر همه عرصه‌های فردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی با ناکارآمدترین مداخله‌هاست. نتیجه این وضعیت گسترش ناکارآمدی، زوال اعتماد نهادی و کاهش اعتماد به ارکان و رویه‌های حکمرانی است.

دیوار دوم. دشمنی خارجی: ایران صرف‌نظر از نوع حکومتی که در آن وجود دارد، و به علت موقعیت ژئوپلتیک‌اش، در معرض انواع دشمنی‌ها بوده و هست. جمهوری اسلامی هم به دلایل ایدئولوژیک و روندهای طی‌شده در ۴۳ سال گذشته، انگیزه‌های دشمنی خارجی را افزوده است. منطقه خاورمیانه نیز در دوران رقابت‌های ژئوپلتیک میان چین و آمریکا، تحولات روسیه، رخدادهای بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و بهار عربی در یک دهه گذشته، و در دوران رقابت‌های ترکیه، عربستان و با حضور اسرائیل، کانونی مستعد ناامنی و مداخله کشورها در امور یکدیگر برای رسیدن به اهداف ژئوپلتیک، سیاسی و نظامی است. این شرایط احساس ناامنی حکومت را افزایش داده و نیروهای اجتماعی، سیاسی و فکری مهم را از تکرار سرنوشت‌های خاورمیانه‌ای یک دهه اخیر ترسانده است.

دیوار سوم. بوروکراسی ناکارآمد: بوروکراسی ایرانی از زمان پیدایش شکل مدرن آن در دوره قاجار و بعدها شکل‌گیری هسته‌های اصلی آن در دوران رضاشاه تا به امروز، از میزان بالای ناکارآمدی، نقصان و فقدان ظرفیت برای شناسایی و زمینه‌سازی برای حل مسأله‌های جامعه ایران ناتوان بوده است. عملکرد این بوروکراسی صفر نبوده و در ترکیب با منابع عظیم نفتی، سطوحی از توسعه زیرساختی و مدرن شدن جامعه ایرانی را هم به همراه آورده، اما به همان میزان نیز نارضایتی، فساد، نابرابری، تخریب محیط‌زیست، سردرگمی و تنفر در جامعه خلق کرده است.

دیوار چهارم. بی‌اعتمادی فرد مستأصل بی‌پناه: فرد ایرانی مواجه‌شده با ناکارآمدی بوروکراسی انباشته از ناکارآمدی و فساد؛ در برابر تصلب‌های حکمرانی‌ای که در چند دهه گذشته ناتوان از حل کردن مسائلی نظیر تورم دورقمی، بیکاری بالا، رشد اقتصادی پایین، ناکارآمدی رسانه‌ها، حل مناقشه با جهان و رفع تحریم‌ها؛ و در برابر سطح بالایی از دشمنی خارجی، شرایط ناامنی مداوم و زندگی غیرعادی، تحریم‌های مداوم و فشار سنگین رسانه‌ای؛ به سطح بالایی از بی‌اعتمادی (ناشی از عوامل داخلی)، بی‌پناهی و استیصال (ناشی از عوامل داخلی و خارجی) رسیده است.

چرخه شوم
این چهاردیواری جامعه ایران را در بر گرفته‌ و چرخه شوم و خردکننده پدید آورده است. حکومت بر اثر تجربه سطح بالایی از دشمنی خارجی و بی‌اعتمادی شکل‌گرفته بین مردم و حکومت، دائماً دایره کسانی را که می‌تواند به آن‌ها اعتماد کند، تنگ‌تر کرده است. تنگ‌تر شدن حلقه افراد قابل اعتماد، بوروکراسی ناکارآمد را از آدم‌های کارآمد خالی کرده و هر گونه اصلاحات در آن را نیز به دلیل بی‌اعتمادی جامعه و هزینه بالای احتمالی، و فقدان آدم‌های کارآمد، دشوار یا ناممکن کرده است. این بوروکراسی انباشته شده از خودی‌های قابل اعتماد اما نه الزاماً کارآمد، فشل‌تر شده و بر گستره نارضایتی و بی‌پناهی شهروند افزوده، و دیوار بی‌اعتمادی بین شهروند و حاکمیت را هم بلندتر کرده است.

جامعه ناراضی از ناکارآمدی‌های بوروکراسی و مصائب تصلب حکمرانی، خصیصه جنبشی و اعتراضی پیدا کرده و با هر رخدادی که ماشه را بچکاند (نظیر فوت خانم مهسا امینی)، عصیانش علیه تصلب‌های حکمرانی (نظیر گشت ارشاد) و ناکارآمدی‌های بوروکراسی را به شکلی تندشونده بروز می‌دهد.

امکان سوءاستفاده خارجی از حرکت‌های اعتراضی به علاوه انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج از ایران (که بر اثر تصلب‌های حکمرانی و ناکارآمدی بوروکراسی رسانه‌ای خلق شده)، حکومت را می‌ترساند و اصرارش بر نشنیدن صدای جامعه معترض، امنیتی شدن و رویه‌های متصلب را بیشتر و اصلاح بوروکراسی را دشوار یا ناممکن می‌کند. همه این‌ها در نهایت بی‌اعتمادی و بی‌پناهی فرد مستأصل را بیشتر می‌کنند.

اگر این تحلیل درست باشد، برون‌رفت با گشودن در و پنجره‌هایی در دیوارهای این چهاردیواری شوم، ممکن می‌شود. نقطه آغاز – برای ساختن هر آینده‌ بهتری – پذیرش بحران و اجماع بر سر عوامل توضیح‌دهنده چرایی پیدایش وضع موجود است.

@fazeli_mohammad
10.2K views10:26
باز کردن / نظر دهید
2022-10-12 09:36:16
@fazeli_mohammad
2.4K viewsedited  06:36
باز کردن / نظر دهید
2022-10-11 21:17:52
@fazeli_mohammad
4.9K viewsedited  18:17
باز کردن / نظر دهید
2022-10-10 11:29:13 تندروی، بحران و راه‌حل

محمد فاضلی - جامعه‌شناس

یک. اگر  ۳۰۰ کیلومتر را به جای سرعت  ۱۲۰ با سرعت ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت برانید، فقط ۲۱ دقیقه زودتر به مقصد می‌رسید، اما احتمال آنکه در تصادف با سرعت ۱۴۰، کشته شوید، ۵ برابر بیشتر از احتمال مرگ در سرعت ۱۲۰ است. تندروی، همین قدر کم حاصل و خطرناک؛ و تندروی قدرت، خطرناک‌تر است.

دو. نظام اجتماعی در فرایند رشد، از هیچ الگوی از پیش تعیین شده‌ای تبعیت نمی‌کند، بلکه به شکل پویا بسط می‌یابد و برای تأمین نیازهایش، برای تطبیق با الزامات جدید و محیط می‌کوشد. پوشاندن الگوی نامنعطف به تن نظام اجتماعی بالنده، و نادیده گرفتن نیازها و پویایی‌های ذاتی آن، بحران می‌آفریند.

سه. برخی فکر می‌کنند راه‌حل مثل ابزاری گمشده در یک جعبه‌ابزار است که کسی هنوز آنرا نیافته یا به فکرش نرسیده است از آن استفاده کند. حال آنکه راه‌حل‌ها در فرایندی اجتماعی-سیاسی ساخته می‌شوند و کسی از قبل تصور روشنی از آن‌ها ندارد. راه‌حل‌ها در کشاکش نیروهای اجتماعی-سیاسی متبلور می‌شوند.

@fazeli_mohammad
5.4K views08:29
باز کردن / نظر دهید
2022-10-10 08:37:11 ایران در تازه‌های نشر
معرفی کتاب ایران بر لبهٔ تیغ
اثر محمد فاضلی


مجموعهٔ ايران پایدار برای پاسخ به پرسش‌های بنیادین خود و بررسی و معرفی جدیدترین آثاری که به نوعی ایران را در کانون توجه خود قرار داده‌اند در تلاش است تا در بخش «ایران در تازه‌های نشر» مهمترین آثار منتشر شده دربارهٔ ايران در سال‌های اخیر را معرفی نماید.

کتاب «ايران بر لبهٔ تیغ» اثر محمد فاضلی که در سال ۱۴۰۰ منتشر شد یکی از آثار پرفروش در حوزهٔ علوم اجتماعی در دو سال گذشته است که در مدتی کوتاه به چاپ دهم رسید. در برنامه‌ای با حضور محمد فاضلی ضمن بررسی این کتاب به مهمترین نکات طرح شده در آن پرداختیم.

نسخهٔ صوتی این برنامه در این فایل و نسخهٔ تصویری آن در کانال آپارات و یوتیوب ايران پایدار در دسترس است.

#تازه_های_نشر
#ایران_بر_لبه_تیغ
#محمد_فاضلی

ايران پایدار بستری برای ایران‌شناسی و ایران‌شناسی بنیانی برای پایداری ایران

https://t.me/iranepaydar_official
5.1K views05:37
باز کردن / نظر دهید
2022-10-09 19:20:09
@fazeli_mohammad
492 viewsedited  16:20
باز کردن / نظر دهید
2022-10-09 12:32:55
@fazeli_mohammad
6.5K viewsedited  09:32
باز کردن / نظر دهید