2022-10-12 13:26:51
ایران در چهاردیواری شوممحمد فاضلی - جامعهشناس
فکر میکنم یک چهاردیواری هست که ایران و ایرانیان را در بر گرفته و وضع امروز را ساخته است. چهار دیوار این چهاردیواری به شرح زیر است.
دیوار اول. حکومت متصلب: منظورم از تصلب حکومت، نپذیرفتن الزامات حکمرانی مدرن نظیر ضرورت سازماندهی، تحزب، حق اعتراض مؤثر، پذیرش تنوع و تکثر؛ و قبول نکردن بزرگ شدن جامعه ایران و نیاز به تغییر شیوه حکمرانی در چنین جامعهای توسط هسته اصلی قدرت است. حکومت همچنین خواستار بسط سیطره خود بر همه عرصههای فردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی با ناکارآمدترین مداخلههاست. نتیجه این وضعیت گسترش ناکارآمدی، زوال اعتماد نهادی و کاهش اعتماد به ارکان و رویههای حکمرانی است.
دیوار دوم. دشمنی خارجی: ایران صرفنظر از نوع حکومتی که در آن وجود دارد، و به علت موقعیت ژئوپلتیکاش، در معرض انواع دشمنیها بوده و هست. جمهوری اسلامی هم به دلایل ایدئولوژیک و روندهای طیشده در ۴۳ سال گذشته، انگیزههای دشمنی خارجی را افزوده است. منطقه خاورمیانه نیز در دوران رقابتهای ژئوپلتیک میان چین و آمریکا، تحولات روسیه، رخدادهای بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و بهار عربی در یک دهه گذشته، و در دوران رقابتهای ترکیه، عربستان و با حضور اسرائیل، کانونی مستعد ناامنی و مداخله کشورها در امور یکدیگر برای رسیدن به اهداف ژئوپلتیک، سیاسی و نظامی است. این شرایط احساس ناامنی حکومت را افزایش داده و نیروهای اجتماعی، سیاسی و فکری مهم را از تکرار سرنوشتهای خاورمیانهای یک دهه اخیر ترسانده است.
دیوار سوم. بوروکراسی ناکارآمد: بوروکراسی ایرانی از زمان پیدایش شکل مدرن آن در دوره قاجار و بعدها شکلگیری هستههای اصلی آن در دوران رضاشاه تا به امروز، از میزان بالای ناکارآمدی، نقصان و فقدان ظرفیت برای شناسایی و زمینهسازی برای حل مسألههای جامعه ایران ناتوان بوده است. عملکرد این بوروکراسی صفر نبوده و در ترکیب با منابع عظیم نفتی، سطوحی از توسعه زیرساختی و مدرن شدن جامعه ایرانی را هم به همراه آورده، اما به همان میزان نیز نارضایتی، فساد، نابرابری، تخریب محیطزیست، سردرگمی و تنفر در جامعه خلق کرده است.
دیوار چهارم. بیاعتمادی فرد مستأصل بیپناه: فرد ایرانی مواجهشده با ناکارآمدی بوروکراسی انباشته از ناکارآمدی و فساد؛ در برابر تصلبهای حکمرانیای که در چند دهه گذشته ناتوان از حل کردن مسائلی نظیر تورم دورقمی، بیکاری بالا، رشد اقتصادی پایین، ناکارآمدی رسانهها، حل مناقشه با جهان و رفع تحریمها؛ و در برابر سطح بالایی از دشمنی خارجی، شرایط ناامنی مداوم و زندگی غیرعادی، تحریمهای مداوم و فشار سنگین رسانهای؛ به سطح بالایی از بیاعتمادی (ناشی از عوامل داخلی)، بیپناهی و استیصال (ناشی از عوامل داخلی و خارجی) رسیده است.
چرخه شوم این چهاردیواری جامعه ایران را در بر گرفته و چرخه شوم و خردکننده پدید آورده است. حکومت بر اثر تجربه سطح بالایی از دشمنی خارجی و بیاعتمادی شکلگرفته بین مردم و حکومت، دائماً دایره کسانی را که میتواند به آنها اعتماد کند، تنگتر کرده است. تنگتر شدن حلقه افراد قابل اعتماد، بوروکراسی ناکارآمد را از آدمهای کارآمد خالی کرده و هر گونه اصلاحات در آن را نیز به دلیل بیاعتمادی جامعه و هزینه بالای احتمالی، و فقدان آدمهای کارآمد، دشوار یا ناممکن کرده است. این بوروکراسی انباشته شده از خودیهای قابل اعتماد اما نه الزاماً کارآمد، فشلتر شده و بر گستره نارضایتی و بیپناهی شهروند افزوده، و دیوار بیاعتمادی بین شهروند و حاکمیت را هم بلندتر کرده است.
جامعه ناراضی از ناکارآمدیهای بوروکراسی و مصائب تصلب حکمرانی، خصیصه جنبشی و اعتراضی پیدا کرده و با هر رخدادی که ماشه را بچکاند (نظیر فوت خانم مهسا امینی)، عصیانش علیه تصلبهای حکمرانی (نظیر گشت ارشاد) و ناکارآمدیهای بوروکراسی را به شکلی تندشونده بروز میدهد.
امکان سوءاستفاده خارجی از حرکتهای اعتراضی به علاوه انتقال مرجعیت رسانهای به خارج از ایران (که بر اثر تصلبهای حکمرانی و ناکارآمدی بوروکراسی رسانهای خلق شده)، حکومت را میترساند و اصرارش بر نشنیدن صدای جامعه معترض، امنیتی شدن و رویههای متصلب را بیشتر و اصلاح بوروکراسی را دشوار یا ناممکن میکند. همه اینها در نهایت بیاعتمادی و بیپناهی فرد مستأصل را بیشتر میکنند.
اگر این تحلیل درست باشد، برونرفت با گشودن در و پنجرههایی در دیوارهای این چهاردیواری شوم، ممکن میشود. نقطه آغاز – برای ساختن هر آینده بهتری – پذیرش بحران و اجماع بر سر عوامل توضیحدهنده چرایی پیدایش وضع موجود است.
@fazeli_mohammad
10.2K views10:26