2022-07-19 21:13:51
کارل پوپر و انقلاب
آرش جمشیدپور
برخی موافقان و مخالفانِ فلسفۀ سیاسیِ پوپر در ایران این تصور را رواج دادهاند که پوپر با هر نوع کنشِ انقلابی مخالف بوده است. اما آیا پوپر واقعاً چنین عقیدهای داشته است؟ بررسیِ یکی از قطعاتِ کتابِ «جامعۀ باز و دشمنانِ آن» نشان میدهد که این تصورِ رایج نادرست (یا دستکم موردِ تردید) است. پوپر در فصلِ نوزدهمِ این کتاب مینویسد:
«چنین نیست که من در همۀ احوال و در کلیۀ شرایط مخالفِ انقلابِ خشونتبار باشم. من هم مانندِ برخی از متفکرانِ مسیحیِ قرونِ وسطی و دورانِ رنسانس که کشتنِ حاکمانِ جبار را جایز میدانستند، بر این باورم که واقعاً ممکن است در یک حکومتِ جابر و زورگو چارهای جز این نباشد و در چنین احوالی انقلابِ خشونتبار را باید موجه شمرد» (ترجمۀ عزتالله فولادوند، ص 957).
از این گذشته، پوپر در ادامه به موردِ دیگری که توسل به خشونت در آن مجاز است اشاره میکند:
«تنها در یک موردِ دیگر در منازعاتِ سیاسی، به عقیدۀ من، استفاده از خشونت موجه است و آن در هنگامِ ایستادگی در برابرِ هر گونه حمله ... به اساسِ حکومتِ دموکراتیک ... است. بر همۀ شهروندانِ وفادار واجب است که در برابرِ هر حملهای از این قسم حتی با توسل به خشونت ایستادگی کنند. ... حکومتی که از قدرت و اختیاراتِ خود سوءِ استفاده کند و جبر و زور را اساسِ کارِ خود قرار دهد قانونیت و مشروعیتِ خود را از دست میدهد و شهروندان نه تنها حق دارند بلکه مکلفاند عملِ چنین حکومتی را جنایت تلقی کنند و اعضای آن را مشتی جنایتکارِ خطرناک بدانند» (ص 958).
به این ترتیب، پوپر قائل است که توسل به خشونت در برابرِ دیکتاتورها و جباران اخلاقاً مجاز و موجه است. با این حال، پوپر در همین قطعه چندین بار دربارۀ «یگانه» هدفِ هر انقلاب سخن میگوید و جوازِ اخلاقیِ خشونتگری را قدری مشروط میکند:
«ولی همچنین معتقدم که «یگانه» هدفِ هر انقلابِ خشونتبار باید تأسیسِ دموکراسی باشد. و غرضام از دموکراسی مجموعهای از نهادهاست که نظارتِ عامه بر حکمرانان و برکنار ساختنِ ایشان را امکانپذیر کند و به مردمِ تحتِ حکومت اجازه دهد بدونِ خشونتگری و برخلافِ خواستِ فرمانروایان به اصلاحاتی که میخواهند دست یابند. ... یگانه هدفِ خشونتگری باید ایجادِ شرایطی باشد که اصلاحاتِ مسالمتآمیز در آن ممکن شود» (ص 958).
اما چرا پوپر توسل به خشونت را فقط زمانی موجه میداند که هدف از آن تأسیسِ دموکراسی باشد؟ پاسخِ پوپر از این قرار است:
«هرگز نباید بکوشیم با توسل به وسایلِ خشن به چیزی جز آنچه گفته شد دست یابیم، زیرا معتقدم چنین کوششی متضمنِ این خطر است که احتمالِ اصلاحاتِ عاقلانه منتفی گردد. استفادۀ طولانی از خشونت ممکن است عاقبت به نابودیِ آزادی بینجامد چون این احتمال وجود دارد که استفادۀ طولانی از خشونت به جای استوار کردنِ حکومتِ بیغرض و متینِ عقل به فرمانرواییِ خودکامۀ فردی منتهی شود. انقلابِ خشونتباری که هدفی بیش از سرنگونیِ حکومتِ جابرانه داشته باشد، همانقدر که ممکن است به مقصودِ حقیقی دست یابد، لااقل همانقدر ممکن است حکومتِ جابرانۀ دیگری را به قدرت برساند» (ص 958).
توضیحاتِ پوپر کمابیش روشن است. وقتی هدفِ کنشگرانِ خواستارِ تغییراتِ رادیکال چیزی بیش از یا غیر از تأسیسِ دموکراسی یا حفظِ آن باشد، این احتمال وجود دارد که این کنشگران برای نیل به آن اهدافِ دیگر دورهای از اَعمالِ خشونتآمیز را آغاز کنند و همین فرآیند کمکم دوباره به بازتولید و استمرارِ خشونت منجر شود. به این ترتیب، هشدارِ پوپر این است که کنشگرانِ رادیکال از پیگیریِ اهدافی که مانع از تحققِ نهادهای دموکراتیک میشود و مستلزمِ دورهای طولانی از توسل به خشونت برای رسیدن به آن اهداف است اجتناب کنند و تنها هدفِ خود را برپاییِ بیدرنگِ نهادهای دموکراتیکی بدانند که اصلاحاتِ مسالمتآمیز و بیخشونت را ممکن میکنند. پوپر در پایانِ این قطعه یادآوری میکند که توسل به اقداماتی بیش از اقداماتِ تدافعی در برابرِ جباران روشی نامطلوب است:
«ولی به عقیدۀ من، مقاومت [در برابرِ جبارانِ نابودکنندۀ دموکراسی] باید فقط جنبۀ تدافعی داشته باشد. کوچکترین شکی نباید باقی بماند که یگانه هدفِ مقاومت نجاتِ دموکراسیست. سوءِ استفاده از موقعیت برای توسل به اقداماتِ جابرانه برای مقابله با جباریت همانقدر جنایت است که کوششِ اصلی برای استقرارِ حکومتِ جبر و زور. بنابراین، توسل به این نوع اقدامات، حتی اگر صریحاً به قصدِ نجاتِ دموکراسی و دفعِ دشمنانِ آن صورت بگیرد، روشی بسیار نامطلوب در دفاع از دموکراسیست» (صص 958-959).
https://t.me/fusionofhorizons/803
394 viewsمحمد هدایتی, edited 18:13