2023-06-11 15:52:24
(طنز اجتماعی):
پدر داستان ما یه شاعر معاصره از شعرای کشورمون و همراه همسر و تنها بچه‌ش که یه پسر کلاس پنجم ابتداییه توی روستا زندگی میکنن.
این پدر هم مثل همه‌ی پدرهای دیگه، خیلی عاشق پسرشه و آینده‌ای که برای پسرش در نظر داره؛ اینه که انسانی موفق باشه و در یکی از دانشگاه‌های معتبر خارجی تحصیل کنه.
و اما پسر، یه پسر پرانرژی که عاشق کوه و طبیعت و گاو و گوسفند و حیوانات اهلیه؛ مخصوصا عاشق داشتن یه (خر)، ولی با وجود استعداد و تیزهوشی خاصی که در وجودشه، نسبت به درس و کتاب و مدرسه هیچ رغبت و علاقه‌ی خاصی نداره.
این پدر و پسر همیشه در حال مشاجره و بگومگو هستن؛ پدر بر سر اینکه پسرش اهل درس خوندن باشه و نهایتا فردی تحصیل‌کرده بشه و پسر بر سر اینکه پدرش براش یه (خر) بخره.
یه روز نزدیکای عصر، پسر که خیلی از این مشاجرات همیشگی خسته شده، میاد و یه تیکه کاغذ میده به پدرش و میگه:
((به نظر من شما اصلا شاعر خوبی نیستید و تحصیل‌کرده بودن‌هم ، هیچ چیز خاصی برای شما به همراه نداشته؛ برای همین توی این کاغذ چندتا کلمه نوشتم که اگه شما بتونید تا فردا صبح با این کلمات یه شعر خوب بسازید که در حد سواد من باشه و من ازش خوشم بیاد، دیگه حرف حرف شماست و من تسلیم میشم)).
(کلمات توی کاغذ) :
{ ✓کامپیوتر - ✓پدر -✓پاستیل - ✓حمام - ✓کیبورد - ✓آکسفورد - ✓بالش - ✓شارژر - ✓اگزوز - ✓دوجداره - ✓گورخر - ✓مادربورد(قطعه‌ای از کامپیوتر) }
خلاصه، پدر که پسرش اون رو توی یه چالش دشوار ولی خیلی مهم قرار داده، بعد از چند ساعت و حدودای نصف شب میره بالای سر پسرش و از خواب بیدارش میکنه که شعری رو که با اون کلمات و برای پسرش سروده، براش بخونه:
شعر ( گورخر ) :
با پدر گفتم که بابا ، گورخر بهرم بخر
گفت بابا ای عزیزم، کامپیوتر به ز خر
گفتمش بابا تو میدانی که مادربورد چیست
گفت آنچه مادرت برده ، زمن بی دردسر
گفتمش کیبورد را میکوبم‌ش بر فرق سر
گفت او خونی شود حمام و کل دور و بر
گفتم او را خر بخر ، بابا بخر ، بابا بخر
گفت بابا، آکسفوردت میفرست‌م ، تاج سر
گفتم او را من که قهرم بالش‌م در زیر سر
گفت بابا ، پاستیل آورده‌ام ای گل پسر
گفتمش فریاد خواهم زد همه جنس بشر
گفت اینجا دوجداره‌ست و جدید است ای پسر
گفتمش خر را بخر ، تا من نگردم درد سر
او بگفتا شارژر مغزت خراب است ای بشر
گفتمش بابا بخر خر را ، نکن اذیت ، بخر
گفت اگزوزش صدا دارد ، تو لپتاپ‌ی بخر
درخواست سرودن شعر از : (م.امینی)
نوشته و سروده‌ی : (ی.میرانی)
ڪ꯭لا꯭غ ꯭او꯭را꯭ما꯭نا꯭ت @ghallaw
2.6K views12:52
ک
