Get Mystery Box with random crypto!

دکتر الهی قمشه ای

لوگوی کانال تلگرام ghomsheei — دکتر الهی قمشه ای
موضوعات از کانال:
مولانا
الهی
ریشه
کفگیر
بنیامین
صائب
شتاب
بیل
All tags
آدرس کانال: @ghomsheei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 43.92K
توضیحات از کانال

تعرفه تبلیغات در 3کانال اخلاقی
https://t.me/ vSCfiUmc8TdhMTY8
دوستانی هم که جهت ساخت بنر یا افزایش ممبر یا برا ایجاد موضوع کانال نیاز به مشاوره دارن به ایدی زیر پیام دهند👇
@shayan01211

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2024-05-14 05:07:24
جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من
نور منی باش در این چشم من
چشم من و چشمه حیوان من
گل چو تو را دید به سوسن بگفت
سرو من آمد به گلستان من
از دو پراکنده تو چونی بگو
زلف تو حال پریشان من
ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من
دست فشان مست کجا می‌روی
پیش من آ ای گل خندان من
#مولانا

@ghomsheei.
10.3K viewsedited  02:07
باز کردن / نظر دهید
2024-05-14 05:07:24 #یک_داستان_معنوی

روایت هست که سگی راهش را در قصری گم کرده بود.دیوارها و سقف این قصر از آینه‌های متعدد ساخته شده بود .بنابراین مشکل سگ بسیار حاد به نظر می‌رسید .او هر جا که نگاه می‌کرد سگ‌ها را می‌دید تنها سگ‌ها و سگ‌ها....گیج و منگ شده بود! این همه سگ در دور واطراف او!؟ در حالی که او تنها سگ قصر بود، اکنون سگ‌های زیادی احاطه‌اش کرده بودند راهی برای خروج نمی‌یافت.

چون درها نیز از آینه ساخته شده بود و او سگ‌ها را در آنجا هم مشاهده می‌کرد .آنوقت شروع به پارس کرد و تمام سگ‌های آیینه نیز چنین کردند و زمانی که صدای پارس او تمام قصر را پر کرد، مطمئن شد که ترسش بیجا نبوده و زندگی‌اش در خطر است...!

تمام مدت شب را با پارس کردن و جنگیدن با سگ‌های درون آیینه‌ها سپری کرد و از تاب و توان افتاد. در حالی که او تنهای تنها بود.سگ در اثر دویدن‌ها و جدال با تصاویرش و پارس کردن‌ها مرده بود و زمانی که مرد تمام صداها خاموش شد و آیینه‌ها در سکوت فرو رفتند

آیینه‌ها متعددند وقتی که شخصی را در آنها مشاهده می‌کنیم واکنش خود ما در آیینه است.در آیینه‌های گوناگون بنابراین دیگری تصوری باطل و عبث است و تصور اینکه ما به دیگران کمک می‌کنیم و یا از دیگران کمک می‌گیریم نیز توهمی بیش نیست در واقع وجود دیگری یک توهم است.

@ghomsheei.
8.1K viewsedited  02:07
باز کردن / نظر دهید
2024-05-11 21:53:30 وقتى به يه مگس بال هاى پروانه رو بدى
نه قشنگ ميشه ،نه ميتونه باهاش پرواز کنه.
ميدونى دارم از چى حرف ميزنم؟!
"اصالت"
بال و پر بيخود به کسي دادن اشتباست...
همه آدم ها ظرفيت بزرگ شدن را ندارند، اگر بزرگشان کنیم گم مي شوند و دیگر نه شما را مي بينند و نه خودشان را.
بیاییم به اندازه ظرفیت  آدم ها دست نزنيم.....


@ghomsheei.
13.0K viewsedited  18:53
باز کردن / نظر دهید
2024-05-11 21:52:38 این متنو باید با آب طلا نوشت

هم مسجدو هم کعبه وهم قبله بهانه است
دقت بکنی نور خدا داخل خانه است

در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین قلب کسی را نشکستی؟

اینگونه چرا در پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و ما سیر بخوابیم

در خلقت ما راز و معمای خدا چیست؟
انسان خودش آیینه یک کعبه مگر نیست؟

برخیز و کمی کعبه ی آمال خودت باش
چنگی به نقابت بزن و مال خودت باش

تصویر خدا پشت همین کهنه نقاب است
تصویرخداواضح وچشمان توخواب است

شاید که بتی در وسط ذهن من و توست
باید بت خود ، با نم باران خدا شست

گویی که خدا در بدن و در تنمان هست
نـزدیکتر از خـون و رگ گردنمان هسـت

@ghomsheei.
11.5K viewsedited  18:52
باز کردن / نظر دهید
2024-05-07 21:56:30
قلب که سن و سال نمیشناسد
شکستنی است، هر جا و هر وقت که آزار ببیند میشکند

کسی را با تحقیر داشته هایش ویران نکنید، شاید آنچه دارد
تمام دلخوشی زندگی اش باشد
هر چند که در نظر تو کم و ناچیز و بی ارزش باشد
و یادت باشد...
ملاک ارزش گذاری انسان ها
نه شغلشان است، نه مدرک تحصیلی شان و نه ثروت و زیبایی شان

بلکه قلب پاک و اخلاق والایشان است که به آنها ارزش میدهد.

@ghomsheei.
12.6K viewsedited  18:56
باز کردن / نظر دهید
2024-05-05 20:46:48 #پندانه
مال حرام، ماندنی نیست

مردی در بصره، سال‌ها در بستر بیماری بود؛ به‌ طوری که زخم بستر گرفته و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند و همیشه دست به دعا داشت. روزی عالمی نزد او آمد و گفت: می‌دانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: به‌خدا قسم حاضرم. داستان مرد بیمار به این طریق بود که در بصره بیماری وبا آمد و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آ‌ب‌لیموست.

این مرد، تنها آب‌لیموفروش شهر بود که آب‌لیمو را نصفه با آب قاطی می‌کرد و می‌فروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطره‌ای آب‌لیمو می‌ریخت تا بوی لیمو دهد.مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا می‌کنم زندگی تو بر باد برود، چنانچه زندگی مردم را بر باد می‌دهی و خونشان را در شیشه می‌کنی. عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ۱۰ سال است برای درمان و علاج خود آن‌ها را می‌فروشی.

می‌دانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد و زجرکش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسه‌ها را فروخت، پدر جان داد.

@ghomsheei.
13.4K views17:46
باز کردن / نظر دهید
2024-04-30 20:41:33 به دنبال زندگی خوب نباش،
بلکه خوب زندگی کن ...


این دو معنایشان متفاوت است.
خوب زندگی کردن یک شعور متعالی است، اما در آرزوی زندگی خوب حسرت خوردن، یک حماقت محض است، از دست دادن نقدِ زندگی است. آنان که همواره در آرزوی زندگی خوب و کامل بسر میبرند، هرگز در این دنیا به آن دست نخواهند یافت. هیچ کس دست نیافته است. زیرا خصلت ذاتی حیات دنیوی، نقصان و کمبود است.

به قول مولانا ؛
آن یکی خر داشت پالانش نبود
یافت پالان گرگ خر را در ربود
کوزه بودش آب می نامد بدست
آب را چون یافت خود کوزه شکست

کسی خوب زندگی میکند که این دنیا را شناخته و مقهور داشتن ها و نداشتن هایش نمیشود. در حسرت چیزی نیست و همواره با نقد زندگی اش کار می کند. چنین کسی هماهنگ ترین انسانها با جریان حیات است ...

@ghomsheei.
13.4K views17:41
باز کردن / نظر دهید
2024-04-29 21:56:45
حكايت...

عارفی به سخنرانی رفت و سخنرانی جالبی ارائه داد.
کدخدا که خیلی لذت برده بود به واعظ گفت:
روزی که می خواهی از این روستا بروی بیا سه کیسه برنج از من بگیر!
عارف شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه ی کدخدا رفت و از کیسه های برنج سراغ گرفت.

کدخدا گفت:
راستش برنجی در کار نیست.
آن روز منبر جالبی رفتی من خیلی خوشم آمد و گفتم من هم یک چیزی بگویم که تو خوشت بیاید.

@ghomsheei
13.0K views18:56
باز کردن / نظر دهید
2024-04-27 14:22:49 کوتاه اما قشنگ

یکی نزد حکیمی آمد و گفت :

خبر داری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده ؟؟؟



حکیم با تبسم گفت :

او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید ...

تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی ؟؟؟

یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنیها نباشیم

@ghomsheei
12.7K viewsedited  11:22
باز کردن / نظر دهید
2024-04-20 21:45:35
این سخنرانی فوق العاده زیبای دکتر قمشه ای رو ببینید. تعریف مومن از دیدگاه حضرت محمد(ص)

اونوقت با اوناییکه ادعای مومن بودن دارند مقایسه کنید!

@ghomsheei
13.2K views18:45
باز کردن / نظر دهید