Get Mystery Box with random crypto!

هر جا که آدم‌ها هستند چیزها هم هستند، این طور می‌گویند. آیا یع | یادداشت‌های یک روانپزشک

هر جا که آدم‌ها هستند چیزها هم هستند، این طور می‌گویند. آیا یعنی وقتی اولی را پذیرفتی ناگزیری دومی را هم بپذیری؟ زمان ثابت می کند. چیزی که باید از آن حذر کرد، نمی‌دانم چرا، روح نظم و ترتیب است. آدم‌ها با چیزها، آدم‌ها بدون چیزها، چیزها بدون آدم‌ها، چه فرقی می‌کند، دلم را خوش می‌کنم که پراکندن شان خیلی طول نمی‌کشد، هر وقت قصد کنم، به هر سو. چگونگی‌اش را نمی‌دانم. بهترین کار نیاغازیدن بود. اما باید آغاز کنم. به عبارت دیگر باید ادامه دهم. شاید در انتها غرق ازدحام شدم. در آمدوشدهای لاینقطع، فشار و هیاهوی حراجی. نه، خطری نیست.
(ننامیدنی، بکت، نوید)
پ.ن: یادمه از یکی از مراجعانم که در سوگ از دست دادن رابطه‌ش بود پرسیدم چه چیزی از رابطه‌ت هست که بیشتر از همه حسرت از دست دادنش رو میخوری، گفت "چرت و پرت‌هامون. چرت و پرت‌هایی می‌گفتیم که فقط خودمون معنیش رو می‌فهمیدیم." الان من کشف کردم که نویسنده‌ی خوب کسیه که مخاطب را محرم چرت و پرت‌هاش بدونه. فکر نکنه مخاطب این چرت و پرت ها رو نمی‌فهمه. بکت دقیقا همین کارو کرده. مخاطب را برای چرت و پرت هاش غریبه ندونسته. این جمله‌ی "هر جا که آدم‌ها هستند چیزها هم هستند، این طور می‌گویند" از همون چرت و پرتاییه که معمولا افراد خیلی نزدیک به اون آدم با ادبیاتش آشنا هستن. ولی بکت میدونه که مردم دور تر هم چرت و پرت هاش رو میتونن بفهمن. برای همین ما رو غریبه ندونسته.
@hafezbajoghli