Get Mystery Box with random crypto!

۱۳ بیست و چهار قرن پیش پریکلس گفت: «آقایان، ما به مسایل بی اهم | هفت بال

۱۳
بیست و چهار قرن پیش پریکلس گفت: «آقایان، ما به مسایل بی اهمیت زیاد بها می دهیم.» و در واقع نیز چنین است!
در این جا یکی از جالب ترین داستان های دکتر هری امرسون فوسدیک را برای تان نقل می کنم که درباره مبارزات و شکست های یک درخت تنومند است:
در دامنه تپه لانگ در کلورادو، بقایای درختی تناور به چشم می خورد. گیاه شناسان عمر آن را چهار صد سال تخمین زده اند. می گویند هنگامی که کریستف کلمب در سان سالوادور از کشتی پیاده شد، آن را کاشتند. طی عمر طولانی اش چهارده بار دچار صاعقه شد و از عوامل جدی و توفان های سهمگین چهار قرن در امان ماند. این درخت از تمامی آن مشکلات جان سالم به در برد. سرانجام تعدادی کرم کوچک به آن درخت حمله کردند و آن را از پای در آوردند. آن حشرات به تدریج از پوسته درخت نفوذ کردند و با جثه کوچک شان به درون آن راه یافتند و به این ترتیب توان درخت را از بین بردند و او را به زانو در آوردند. این درخت تنومند که نه صاعقه ای توانست آن را از پای درآورد و نه توفانی، به دست موجودات کوچکی از پای در آمد که به راحتی در میان فشارانگشتان انسان له می شوند.
آیا ما هم شبیه آن درخت تنومند نیستیم؟ آیا از توفان های سهمگین و حوادث ناگوار و صاعقه های زندگی جان سالم به در نمی بریم تا قلب مان را در اختیار کرم های موذی نگرانی قرار دهیم؛ کرمهایی که در میان فشار انگشتان مان له می شوند؟
چند سال پیش به همراه چارلز شیفرد، رئیس اداره راه ایالت وایومینگ و چند تن از دوستانش به بازدید پارک ملی تتون رفتیم. همه مان می خواستیم از املاک جان راکفلر در آن پارک دیدن کنیم. من راه را اشتباه رفتم و یک ساعت دیرتر از بقیه به در آن عمارت بزرگ رسیدم. آقای شیفرد، کلید دروازه اختصاصی باغ را به همراه نداشت و لذا یک ساعت در آن هوای داغ و جنگلی که پشه ها امان را از انسان می بریدند، منتظر ماند. پشه های آن ناحیه به حدی آزاردهنده اند که می توانند هر آدم عاقلی را دیوانه کنند. اما نمی توانستند چارلز شیفرد را به زانو در آورند. در حالی که منتظر ما بود تکه ای از پوست درخت جوانی را برید و از آن سوتی برای خودش ساخت. وقتی رسیدیم او مشغول سوت زدن بود و به پشه ها توجهی نمی کرد. آن سوت کوچک را نزد خود نگاه داشتم چون یادگار مردی بود که می دانست چه گونه به مسایل کم اهمیت توجهی نکند.
برای از بین بردن نگرانی قبل از این که ما را از پای درآورد باید اصل دوم را مورد توجه قرار داد:
نباید اجازه دهیم مسایل کوچکی که باید به فراموشی سپرده شوند، ناراحت مان کنند. به خاطر داشته باشید: زندگی کوتاه تر ازآن است که به مسایل کوچک اهمیت دهیم.

(#آیین_زندگی / نویسنده : #دیل_کارنگی / ترجمه : #میترا_میرشکار/ انتشارات قاصدک صبا و نشر آویژه/ چاپ سوم ۱۳۸۷ / صفحه : ۱۰۵-۱۰۴)
@haftbaldt