Get Mystery Box with random crypto!

۱ #طنز عوض کنم باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم شد، شد، ا | هفت بال

۱
#طنز

عوض کنم

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم
شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

گاهی برای خواندن یک شعر لازم است
روزی سه بار انجمنم را عوض کنم

از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده ام
آنگه مسیر آمدنم را عوض کنم

در راه اگر به خانه ی یک دوست سر زدم

این بار شکل در زدنم را عوض کنم

وقتی چمن رسیده به این جای شعر من
وقت است قیچی چمنم را عوض کنم

پیراهنی به غیر عزل نیست در برم
گفتی که جامه ی کهنم را عوض کنم

دستی به جام باده و دستی به زلف یار
پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم!؟

شعرم اگر به ذوق تو باید عوض شود
باید تمام آنچه منم را عوض کنم

دیگر زمانه شاهد ابیات زیر نیست
روزی که شیوه ی سخنم را عوض کنم

باید پس از شکستن یک شاخ دیگرش
جای دو شاخ کرگدنم را عوض کنم

مرگا به من! که با پر طاووس عالمی
یک موی گربه ی وطنم را عوض کنم

وقتی چراغ مه شکنم را شکسته اند!
باید چراغ مه شکنم را عوض کنم

عمری به راه نوبت ماشین نشسته ام
امروز می روم لگنم را عوض کنم

تا شاید اتفاق نیفتد ازاین به بعد
روزی هزار بار فنم را عوض کنم

بامن برادران زنم خوب نیستند
باید برادران زنم را عوض کنم !

دارد قطار عمر کجا می برد مرا ؟
یا رب ! عنایتی ! ترنم را عوض کنم

ور نه ز هول مرگ شبی صد هزار بار
مجبور می شوم کفنم را عوض کنم !

(#نزدیک_ته_خیار/مجموعه طنز #ناصر_فیض/چاپ هفتم / انتشارات سوره مهر /صص ۷۸-۷۶)

@haftbaldt