من یک دخترم همان که تقدسش ابیات و نثرها را مزین کرد. همان دختر | حقیقت اینه که
من یک دخترم همان که تقدسش ابیات و نثرها را مزین کرد. همان دختری که اگر نبود عاشقی از یاد ها می رفت و شاهکارهای چشم نواز و گوشنواز متولد نمیشدند. همانی که شد نعمت و نورچشم پدر. همانی که روزی مادر نام خواهد گرفت و مبدل خواهد شد به زیباترین چراغ خانه. دریا دریا شعر برایم گفتند؛ اما مدتهاست در بند بایدها و نبایدها خودم را از یاد برده ام! من یک دخترم، همان که غمهایش را در لبخند و بالشت پنهان میکند. من یک دخترم، همان که ظریفترین و زیبا ترین مخلوق خالق است، یادتان نرود که مراقبت از هرچیز ظریفی ظرافت بیشتری می طلبد!