❖ کم سن و سالتر که بودم فکر میکردم زندگیام شبیه آنچه پدربزر | حریم یار
❖ کم سن و سالتر که بودم فکر میکردم زندگیام شبیه آنچه پدربزرگم میگفت، نمیشود فکر میکردم قرار نیست به تجربههایی که آنها رسیدهاند، برسم تفکرم این بود ما در قرن ۲۱ زندگی میکنیم و لااقل ۷۰ سال از آنها جلوتریم آنها آب شُربشان را از قنات تهیه کردهاند و ما پیشرفتهایم و از آب لولهکشی استفاده میکنیم آنها تکنولوژی نداشتهاند و نهایتش از فانوسِ نفتی انتهای ایوان استفاده میکردند ولی شهر ما را چراغهای رنگی پوشاندهاند خیال میکردم آنها مکتبخانه رفتهاند و ما مدرسه، چه تفاوت فاحشی ایجاد شدهاند آن زمان نمیفهمیدم، روزگار برایش فرق نمیکند پیش از میلاد مسیح به دنیا آمده باشم و یا در سال 2023 میلادی... او دقیقا به رسم پیشینیان عمل میکند من را درگیر فقر، بیماری، درد و غصه میکند گذر زمانش، سنِ مرا افزایش میدهد و آرام آرام چروک به پیشانیام مینشاند رسم روزگار است و جبرِ این رسم را باید پذیرفت تنها میتوان چشم در چشم روزگار ایستاد و گفت: هر چه بشود من میخواهم زندگی کنم بجنگ تا بجنگیم ...!