یعنی در مناهی حضرت رسول اکرم (ص) هست که آن حضرت، نهی فرمود از اینکه کسی ماعون را منع کند و فرمود: هر کسی ماعون را از همسایه خود منع کند، خداوند نیز خیر خود را در روز قیامت از او منع و او را به خودش واگذار میکند؛ و هر کسی که او را به خودش واگذار کند، چه بد است حال او.
❖ــــــــــــــ❖ امّا ماعون چیست که منع آن از همسایه این خطرات را دارد؟
آن، عبارتست از چیزهایی که همسایهها از یکدیگر عاریه میگیرند؛ از تبر و تیشه و دیگ و دیگچه و کاسه و کوزه و چراغ و لوله و سنگ و چاقو و بیل و پارو و انبر و جارو و جوال و ریسمان و تخته و نردبان و چپق و قلیان و کتاب و قرآن و قلم و قلمدان و منقل و زغالدان و سفره و نمکدان و سماور و استکان و قوری و قندان و سینی و چایدان و آفتابه و لگن. خلاصه از سوزن بگیر تا بالا؛ هر چه که رسماً از همسایهها عاریه میگیرند و بلکه خمیرمایه و پنیرمایه که از یکدیگر قرض میکنند، آن هم داخل است؛ چون خمیر و آتش، مخصوصاً در روایت هست.
پس اگر تو را حاجتی به همسایه اتّفاق میافتاد، مثلاً کاسه یا کوزه به عاریت میخواستی و او نمیداد چگونه از او بدت میآمد و این کار را بر او بد میدانستی؛ اکنون که همسایه را احتیاج به تو افتاده، از تو فرشی یا ظرفی عاریه میخواهد اگر ندهی، از خودت هم بدت بیاید و این کار را بر خودت هم بد بدانی؛ پس بهانه نیاور و از اثرات شوم منع ماعون بترس. حقّ همسایگی، شامل مسلمان و غیرمسلمان نیز هست؛ مثل حقّ اخوّت دینی نیست که اختصاص به برادران دینی داشته باشد؛ ولی به شرط اینکه او نیز در حفظ آن مسامحه نکرده و بعد از رفع حاجت، صحیح و سالم به صاحبش ردّ کند.