2022-12-09 18:02:14
دو شخصیت اصلی رمان که دو خواهر به نامهای ژوستین و ژولیت هستند در ابتدای رمان ظاهر میشوند. ساد حوادث شوم زندگی دختری به نام سوفی را شرح میدهد.
مارکی دو ساد ، سوفی را همان ژوستین معرفی میکند که به دلیل شرایط بد زندگیاش مجبور به تغییر اسم خود شده و ماجراهای زندگیاش را برای خواهرش ژولیت شرح میدهد.
ویژگیهای رمان
بیرحمی، خشونت جنسی و تجاوز کانون اصلی توجه ساد در این رمان است. از نظر ساد بشر برای معامله به مثل، شهوت، لذت از دردمندی دیگران، استیلا یافتن بر آنها یا صرفاً جهت پاسخ دادن به کنجکاوی خود به خشونت دست میزند. ساد کنجکاوی را بدترین عامل برای خشونت میداند.
در رمان ژوستین دیدگاههای فلسفی ساد را مییابیم. فلسفه از نظر ساد وسیلهای برای مشخص شدن اراده خدا در زندگی انسان است به ویژه در رخ دادن بدبختیهایی که او از آنها گریزی ندارد. ساد بهطور بارز در انتهای رمان هدفش را برای خواننده شرح داده و حتی او را به اخلاقگرایی تشویق کردهاست.
دو شخصیت اصلی رمان که دو خواهر به نامهای ژوستین و ژولیت هستند در ابتدای رمان ظاهر میشوند. ساد در ژوستین حوادث شوم زندگی دختری به نام تیریز را شرح میدهد.
اما در رمان ژولیت، این بار داستان زندگی ژولیت شرح داده میشد. ژولیت دختری فاسد و هرزه است که هرچه بیشتر گناه میکند، موفقیتهای او بیشتر میشود.
روز در سدوم یا مکتب لیبرتینِسم رمانی است دربارهٔ فساد جنسی، آزار جنسی کودکان، خشونت و قتل. این کتاب را مارکی دو ساد، نویسنده فرانسوی در سال ۱۷۸۵، زمانی که در زندان باستیل به سر میبرد و در عرض ۳۷ روز نوشتهاست. در زمان انقلاب فرانسه و در جریان حمله به باستیل، نوشتههای ساد کشف شد.
داستان کتاب دربارهٔ چهار اشرافزاده میانسال است که ثروت هنگفتی را صرف آن میکنند که به انحرافات جنسی خود جامه عمل بپوشانند. آنها ۹۰ دختر و پسر (همچنین چند حیوان) را مورد آزار جنسی و جسمی قرار میدهند که در نهایت به مرگ بسیاری از آنها منجر میشود.
فیلم سالوی پازولینی از این کتاب اقتباس شدهاست. در بازسازی پازولینی، اگرچه بخشی از صحنههای وحشتناک کتاب حذف شدهاند، همچنان در بسیاری از کشورها جزء فیلمهای ممنوع است.
@hezarbook
625 views15:02