ندانم آن که دل و دین ما به سودا داد بهای آن چه گرفت و به جای آن چه خرید سیاه دستی آن ساقی منافق بین که زهر ریخت به جام کسان به جای نبید سزاست گر برود رود خون ز سینه ی دوست که برق دشنه ی دشمن ندید و دست پلید چه نقش باختی ای روزگار رنگ آمیز که این سپید سیه گشت و آن سیاه سپید #هوشنگ_ابتهاج @hoshang_ebtehhaj 5.4K views17:41