کروکس با تحقیر تکرار کرد: «تو دیوونهای! من خیلیا رو دیدم که ر | جنبش فدرال دموکراتیک ایران
کروکس با تحقیر تکرار کرد: «تو دیوونهای! من خیلیا رو دیدم که راههای صحرا رو گز میکنن. یه کوله رو پشتشونه و یه خروار از همین خیالای صد من یه غاز تو سرشون! صدتا، هزارتا، میان تو همین مزرعه. وقتیام کارشون تموم شد میرن و توی سر یکییکیشون خیال یه مزرعه هست. اما یکیشونم به این خیالاش نمیرسه. درست مث بهشت خدا که همه وعدهشو به خودشون میدن! همهشون خواب یه وجب زمینو میبینن. من اینجا خیلی کتاب خوندم. هیچکس به بهشتش نمیرسه! هیچ وقت. آرزوی یه وجب زمینم همه به گور میبرن...»