وجود حکومت محلی چه اهمیتی برای دموکراسی دارد؟
وجود سیستمی مبتنی بر انتخاب حکومتهای محلی، به دلایلی چند، برای پویایی یک نظام دموکراتیک حائز اهمیت است. چنین سیستمی موقعیت افراد و همچنین تعداد آنها را برای شرکت در تصمیمگیریها به نحو چشمگیری ارتقاء میبخشد؛ چه، حکومتهای محلی به دلیل محلی بودنشان بیش از دولت مرکزی در مقابل موقعیت و نیازهای ویژه محلی مسئول و پاسخگو هستند. مزیت دیگر این سیستم این است که میتوان سیاستهایی را در مقیاس کوچک در این حکومتها به بوته آزمایش گذاشت و در صورت موفقیت، در سطح کلیتر و در مناطق دیگر نیز آنها را به اجرا در آورد. همچنین پستهای حکومت محلی میتواند راهگشای سیاستمداران برای دستیابی به سمتهای دولت مرکزی و نیز پایگاهی برای احزابی که در سطح کشوری شکست خوردهاند، باشد. و بالاخره این که کاستن از قدرت دولت مرکزی، بعد دیگری به تفکیک قانونی قوا میبخشد. این ویژگیها، که هر یک به نوبه خود از اهمیت برخوردارند، بر روی هم دلیلی محرز برای لزوم وجود حکومتهای محلی منتخب مردم هستند.
گرایش به تمرکز قدرت
اما در کشورهای امروزی فشارهای زیادی برای تبلیغ الزام وجود تمرکز در تصمیمگیری وجود دارد. به عنوان مثال وزارت دارایی با این استدلال که لازمه اداره اقتصاد کشور، داشتن کنترل بر کل هزینههای عمومی است، فشارهایی را در این مورد وارد می سازد، یا سیاستمدارانی که در دولت مرکزی دارای قدرت هستند، تمایلی به اعطای قدرت به رقیبان سیاسی خود در سطوح منطقهای ندارند و دلیلشان این است که این رقبا ابتکارات سیاسی دولت مرکزی را کمرنگ و سست میکنند. از سوی دیگر انتظارات عموم مردم نیز مطرح است؛ در جامعهای که میزان جابجایی افراد آن هر روز افزون میگردد، مردم نمیتوانند تفاوت چشمگیر قوانین را در یک منطقه نسبت به منطقه دیگر برتابند. برابری در شهروندی به معنی برخورداری از برابری در استانداردهای خدماترسانی است؛ و اگر حصول این برابری تنها با تقسیم منابع و امکانات بین مناطق مختلف، و به تبعیت از آن اعمال قوانین دولت مرکزی در مناطق مختلف باشد، خودمختاری حکومت محلی و در نتیجه میدان رأی و نظر مردم آن منطقه بشدت محدود میشود.
نیازهای متناقض
راهحلی ساده برای برآوردن این نیازهای متناقض، یا راهحلی که در همهجا قابل اجرا باشد، وجود ندارد. ولی از آنجایی که بیشترین فشارها از سوی هواداران نظریه وجود تمرکز وارد میشود، باید از منافع منطقهای و حکومت محلی بیش از همه دفاع کرد و این کار مستلزم انجام موارد زیر است: ایجاد تمایزی روشن بین وظایف حکومت محلی و دولت مرکزی به شکلی کاملاً قابل فهم برای رأیدهندگان قرار دادن امکانات و توان لازم در اختیار حکومت محلی برای اجرای این وظایف براساس نیازها و شرایط منطقهای، ولو در چهارچوب مقررات دولت مرکزی؛ ایجاد مکانیسمی شایسته برای پاسخگویی در مقابل رأیدهندگان محلی؛ وجود تضمین برای عدم دخالت دولت مرکزی در تصمیمگیریهای مقامات محلی، و در صورت لزوم تحکیم این ضمانت از سوی دادگاههای قانونی. اما با همه اینها، ایجاد روابطی ثمربخش بین دولت مرکزی و حکومت محلی، بیش از تکیه بر قوانین خشک، به همکاری و شناخت متقابل قلمروی یکدیگر بستگی دارد.
بخشی از کتاب "دموکراسی چیست"
نویسنده: دیوید بیتهام و کوین بویل
انتشارات: یونسکو
@idfm_official