Get Mystery Box with random crypto!

کوچه‌های رشت تقدیم به خواهران عزیزم شعری از علیرضا حسن‌زاده | انسان‌شناس ایرانی

کوچه‌های رشت
تقدیم به خواهران عزیزم
شعری از علیرضا حسن‌زاده
رویای بهار
چون آوازه پرنده‌ای
در کنار پنجره‌ام نشست
بر شاخه خشک درخت
آواز خواند و رفت*
درخت نیمه‌جانی است رویایم
با گیسوان سبزی که زرد شد
بی آواز پرنده‌ *
باران خشکسالی، اشک چشم من است
که پاییز سرنوشت ماست*
آشیان رویای تو را بر چشمان من
بادی که سرد بود با خود برد
عمری گذشت و هر سال پرنده‌ای
زیر برف مرد
عمری گذشت در باران اشک ما *
چه دور بود آرزو
از جانی که سفر کرد
که
لبریز از خاطره‌ نیست
خانه‌ای که خاموش است*
تا درخت خانه نمیرد
نذرم سرود هزار شعر بود
هر قطره با باران خیالت
شبیه گیسوان زنی که دلش تا می‌گرفت
آواز ‌می‌خواند با باران دو چشمش
که بوی بهار داشت
اما افسوس
عمری گذشت
از کوچه‌های رشت
بی عطر و سایه تو**
بی‌ تو خواب بی رویاست
رود جاری نیست و
از خواب زمستانی من گیاهی نرویید*
...از کوچه‌های رشت
زنی تنها چون مادرم می‌گذشت...