#استراتژی_سیاسی آمریکا برای حفظ جایگاه جهانی خود باید حوزه | دانش تفسیر سیاسی
#استراتژی_سیاسی
آمریکا برای حفظ جایگاه جهانی خود باید حوزه های نفوذ در جهان را با روسیه و چین تقسیم کند
نشریه The National Interest
در گزارشی در مورد تلاش آمریکا برای حفظ جایگاه جهانی نوشت: سیاستمدارن آمریکایی به خوبی این نکته را درک کرده اند که ادامه سخت جهان تک قطبی برای خود آمریکا فاجعه بار خواهد بود، از این رو برای حفظ جایگاه کنونی و توان رقابت، آمریکا باید مشابه شرایط توافقات یالتا-1945 با چین و روسیه در مساله تقسیم حوزه های نفوذ به توافق برسد.
آمریکا در حال حاضر چاره ای جز پذیرش نرم جهان چند قطبی را ندارد، تنها در این صورت است که آمریکا می تواند به برنامه های خود به گسترش نفوذ ادامه دهد. در حال حاضر تقابل و درگیری با چین و روسیه به هیچ وجه منافع امریکا را تامین نمی کند. فعلا تقسیم حوزه نفوذ در جهان بین روسیه، چین و آمریکا بهترین گزینه است.
تفسیر خبر
تجزیه و تحلیل تاریخی نشان می دهد که اکثر قدرتهای بزرگ در دوران افول شدید ، استراتژی های تعدیل را اتخاذ کرده اند.
سیاست استراتژی بزرگ آمریکا باعث شد تا یک پنجم کشورهای جهان با آمریکا پیمان امنیتی داشته باشند استراتژی جدید پیشنهادی تعدیل است. برخی از برجسته ترین دانشمندان علوم سیاسی آمریکا مانند جان میرشایمر ، استفان والت، روبرت پاپ و کریستوفر لاین نیز از آن حمایت کرده اند.
اما باید گفت که این ابتکار توسط ولادیمیر پوتین رهبر روسیه در 23 ژانویه در جریان مجمع بین المللی "حفظ حافظه هولوکاست ، مبارزه با یهودستیزی" مطرح شد و امانوئل مکرون ، رئیس جمهور فرانسه هم بعدا موافقت خود را اعلام کرد. روسیه گفته است برای شکل دهی برای نظم جدید بین الملل سیاسی و اقتصادی بجای جنگ هژمون راه مسالمت آمیز با تعیین قوانین جدید بازی داشته باشیم. او از انعقاد توافقنامه "یالتای جدید" صحبت میکند یعنی اعضای دایم شورای امنیت جهان را بین خود تقسیم کنند . در چنين طرحي ، جهان به مناطقي تقسيم مي شود كه هر كدام هژمون منطقه اي خاص خود را دارد و هدف اصلي آن ارتقاي ثبات و صلح قدرت بزرگ است.
بر اساس چنین توافقی ، ایالات متحده بزرگترین حوزه نفوذ خود را حفظ خواهد کرد ، از جمله کل نیمکره غربی ، اروپای غربی ، ژاپن ، استرالیا و نیوزلند ، که تحت حفاظت "چتر هسته ای" ایالات متحده باقی خواهد ماند.
به تعبیر نویسنده آنگاه حوزه نفوذ روسیه شامل جمهوری های شوروی سابق ، صربستان ، عراق ، سوریه و لیبی می شود.
حوزه نفوذ چین ممکن است شامل کره شمالی ، تایوان ، دریای چین جنوبی ، پاکستان ، افغانستان ، چهار کشور مارکسیست/کمونیست در جنوب شرقی آسیا و حدود نیمی از کشورهای آفریقایی باشد که در حال حاضر توسط دیکتاتورهای مارکسیست/کمونیست رهبری می شوند.
اگر رهبران ایالات متحده با چنین طرحی موافقت کنند متعهد می شوند که حتی هیچ سرباز آمریکایی در شرق اروپا مستقر نشود - مگر در صورت تجاوز روسیه در مرزهای غربی.
به عبارت دیگر سه هدف این پیشنهاد： کاهش خطرات ناشی از جنگ با ابرقدرتها، حفظ منابع نظامی آمریکا، تمرکز روی منافع اصلی و حیاتی آمریکا است.
باید توجه داشت در حالی که عده ای بر طبل جنگ بزرگ آمریکا و چین برای تعیین سرنوشت هژمونی صحبت به عمل می آورند اما برخی با قبول جهان چندقطبی ابراز می دارند که بهتر است حوزه های نفوذ برای همدیگر تعریف کنند تا حداقل بیشینه ترین سود را ببرند. این نگاه محافظه کارانه در مقابل نگاه واقع گرای تهاجمی است که کشورها به محض احساس خطر از قدرت گر.فتن دیگری حمله پیش دستانه کنند. البته چالش اساسی دیگر این است که اعضای دیگر اروپا چه خواهند گفت؟! اهنوز به پوتین جواب قاطعی از سوی آمریکا نیز نداده شده است! با این حال توافق به معنای نظم جدید جهانی بر مبنای اقتصادی است به طور یکه احتمال تجزیه مناطق سنتی وجود دارد. امری که به نام یالتای مشروط ( با رویکرد ژئو-اقتصادی) با روندهای جهانی شدن و فضاهای اقتصادی نوظهور منطقه ای در پیش روی کشورها است. عده ای معتقدند سیستم هایی مثل ناتو دیگر به سیستم های امنیتی منطقه ای تغییر شکل خواهند داد و اهمیت سلاح هسته ای برای حق تصمیم گیری ژئوپلتیک باز تعیین کننده خواهد بود. بنابراین یالتای جدید دنبال تعادل در منافع قدرتهای بزرگ است. در این بین کشورهای جهان مثل کشورهای اوراسیای جدید لاجرم حقو انتخاب ندارند و در ائتلاف با کشوری خواهند بود که سابقه تاریخی دارند.
