اواخر آذر سال ۹۸ خبری از شیوع ویروس ناشناخته در جهان پیچید، ویروس خطرناکی در شهر ووهان چین که بهمحض مبتلا شدن فرد جان خود را از دست میداد، لباسهای ایزولهی کادر درمان و دوری کردن از بیمار و قرنطینه کردن فرد مبتلا بهقدری ترسناک به نظر میرسید که همه نگران آمدن این مهمان ناخوانده بودند.
این سر دنیا ما با دیدن عکسها و فیلمها به وجد میآمدیم و خدا را شکر میکردیم که فرسخها از چین دور هستیم و این ویروس حتی در خواب هم نمیبیند که وارد ایران شود، اما حالا بعد از گذشت یک سال و اندی نهتنها این ویروس مهمان همیشگی کشورمان شده بلکه ما را بهروز سیاه کشانده است.
در این یک سال وضعیت ما از سفید به آبی، از آبی به زرد، از زرد به نارنجی و از نارنجی به قرمز تغییر کرد و به لطف همه از مسئولان و همشهریان، امروز دیگر وضعیتمان سیاه شده است، آن روزها که زرد و قرمز بودیم ترس در جانمان بود اما حالا میگوییم بالاتر از سیاهی رنگی نیست هرچه پیش آید، خوش آید.
آن غول ترسناک چینی دیگر برایمان ترسناک نیست؛ وجود کرونا برایمان بهقدری عادی شده است که با شنیدن صدای آژیر هم به خودمان نمیآییم، مانند من که با صدای بلند سردبیر که خستگی خودش را از کرونا ابراز میکند و میگوید: «فوتیهای قزوین دورقمی شده است» لبخند بر لبم میآید و میگویم این نیز بگذرد و به یاد میآوردم که اواخر شهریورماه ۹۹ بود که ۱۱ فوتی در قزوین داشتیم و گذشت.
مشروح این گزارش را در لینک زیر بخوانید https://www.isna.ir/news/1400013017925 @isnaqazvin1