هفته پیش محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران و مشاور تیم تیم مذاکر | جدال- علی عليزاده
هفته پیش محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران و مشاور تیم تیم مذاکرهکننده هستهای، با هاردتاک بیبیسی جهانی گفتگو کرد. مجری سرشناس بیبیسی به او گفت اوضاع خطرناک است و بوی جنگ میآید، چون ایران و آمریکا انعطاف نشان نمیدهند و اسراییل هم گفته حق خود برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هستهای را محفوظ میداند. . تا اینجا اتفاق جدیدی نیفتاده. بیست سال از بحران هستهای میگذرد وغرب همیشه، حتی در ماه عسل ظریف و جان کری، یا خودش مستقیما تهدید به حمله نظامی کرده یا گفته ما هم کاری نکنیم اسراییل خودسر و خودجوش حمله خواهد کرد. خودشان میگویند سیاست چماق و هویج. اما اسم واقعیش چماق و خنجر است. یک سو خنجر تحریم و سوی دیگر چماق تهدید نظامی. . در پاسخ به استیون سکر، مرندی با خونسردی تمام میگوید اسراییل کوچکتر و ضعیفتر از آنست که حمله کند و اگر حمله کند پاسخ ایران خرد کننده و ویران کننده خواهد بود و امریکا هم میداند اگر خودش حمله کند تمام پایگاههایش و کشورهای میزبان ان پایگاه ها هزینه گزافی خواهند داد. . حرف مرندی را مخاطب بی بی سی جهانی که در هند و اندونزی و شیلی نشسته ده یا حتی پنج سال پیش میشنید میگفت لافی شعارگونه است. اما حالا نه مجری به عملی بودن این حرف تردید وارد میکند نه مخاطب جهانی ان را ذرهای غیرممکن میداند. چرا که این سالها، از بازپسگیری سوریه تا هفت سال پیشروی حوثیهایی که قرار بود سه هفته ای سقوط کنند تا عینالاسد و گلوبال هاوک و توقیف نفت کش انگلیس و موشکهای بالستیک، تصاویر قدرت ایران در ذهن جهان حک شده و قدرت نظامی ایرانی واقعیتی تثبیت شده است. . این لحظهای نمادین نه فقط در تاریخ ایران بلکه در تاریخ غرب آسیاست. اینکه مرندی، (سرباز شیمایی شده جنگ هشت ساله و نماد مظلومیت نظامی ایرانی که حتی ماسک شیمیایی هم به آن نمیفروختند) به جای آنکه از تهدید مجری سفیدپوست انگلیسی مهمترین برنامه سیاسی رسانههای غرب بترسد او را تحقیر و اسراییل و غرب را متقابلا تهدید به نابودی میکند و با اینکار چماق را از دستش میگیرد و به گوشهای پرت میکند و این کار را با چنان اعتماد به نفسی میگوید که کسی درباره واقعی بودنش ذرهای تردید نکند، این کلمات، این نحوه سخن گفتن، نماد اقتدار تردیدناپذیر و بازگشتناپذیر ایران است. نماد ایران جدیدی که از پس چهار دهه هزینه انسانی و اقتصادی یک مردم متولد شدهاست. . لیبرالهای ایرانی سالها گفتگو با غرب را تبلیغ میکردند ولی نمیگفتند با اربابی که با چماق بالای سر ما ایستاده و هر لحظه ممکن است به سرمان بزند چگونه میشود گفتگو کرد؟ حالا اما دیگر ایران رسما چماق تهدید نظامی را از دست آمریکا و اسراییل بیرون کشیده و حتی در خود غرب هم کسی اخبار هر از گاه به دروغ درزیافته رسانههای غرب از امکان حمله نظامی امریکا و اسراییل را جدی نمیگیرد و بیشتر از لافی توخالی نمیشمرد. . مثل همیشهی تاریخ، میدان زبان دیپلماسی را تعیین میکند و زبان مقتدر مرندی حاصل اقتدار تردید ناپذیر ایران در میدان است. چیزی که غرب آن را در عین الاسد به چشم دیده . (و البته براساس همین منطق باید پرسید که آیا تا وقتی که هنوز مشغول خونریزی از خنجر تحریم هستیم و خنجر را بیرون نکشیدهایم میتوان از مذاکره حرف زد یا باید ابتدا اقتصاد ایران را درمانی حداقلی کرد؟ که البته پاسخ به این پرسش انتخابی تاریخی و ملی توسط مردم ایران است)
پانوشت: عجیب اینکه بیبیسی جهانی این گفتگو را برخلاف روند همیشگیش در زمانهای تبلیغ شده بازنشر نداد و عجیب تر انکه بیبیسی فارسی که گفتگوی هاردتاک با افرادی بیربط به ایران را به فارسی ترجمه و بازپخش میکند هم گفتگوی مرندی را کاملا مسکوت گذاشته. و البته سوال دیگر اینکه صداوسیمای ایران هم که میتواند با ترجمه و پخش این گفتگو بر این سانسور غلبه کند چرا کاری نکرده و مثل همیشه منفعل گوشهای نشسته؟