Get Mystery Box with random crypto!

از سفر به اسراییل تا اندرونی تیم مذاکره کننده هسته‌ای: بخش دوم | جدال- علی عليزاده

از سفر به اسراییل تا اندرونی تیم مذاکره کننده هسته‌ای: بخش دوم رشته توییت درباره محمدعلی شعبانی. بخش اول را اینجا بخوانید: https://t.me/jedaal/376
متنی از علی علیزاده @jedaal

تاریخ انتشار: هجده شهریور نود و‌هفت

۱۲-محمد علی شعبانی سال دو هزار و هفت که به اسراییل سفر کرد کارآموز نایاک بود و نایاک و تریتا پارسی در آن زمان در حال ایجاد روابطی سطح بالا در اسراییل بودند. جولای دوهزار و هشت (یعنی فقط چندماه بعد سفر شعبانی) رییس نایاک، تریتا پارسی و وزیرخارجه سابق اسراییل، شلومو بن-امی، آنقدر بهم نزدیک شده‌بودند که در کریستین مانیتور مقاله‌ مشترک می‌نوشتند: https://www.csmonitor.com/Commentary/Opinion/2008/0702/p09s01-coop.html

۱۳- کاراموز سابق نایاک بعد از سفر به اسراییل خیلی سریع رشد کرد. کمتر از سه سال بعد از سفر به اسراییل، در اگوست دوهزار و ده (مرداد هشتاد و نه)، شعبانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت استخدام وخیلی زود سردبیر نشریه مهم این مرکز -فصلنامه شورای روابط خارجی- شد. شغلی که قبل ازاو متعلق به مذاکره کننده ارشد ایران در دور اول مذاکرات هسته‌ای یعنی سیدحسین موسویان بود.

۱۴-رییس اصلی شعبانی در ساختمان نه طبقه مرکز تحقیقات استراتژیک در خیابان نیاوران که تنها چند ده کارمند داشت چه کسی بود؟ رییس جمهور آینده ایران، حسن روحانی.
آیا این فرض که شعبانی طی سه سال کار در مرکز خود را به روحانی نزدیک کرده باشد کاملا بدون مبنا است؟ آیا مقالات فراوانی که شعبانی در این سله سال به انگلیسی نوشت با اجازه یا صلاحدید آقای روحانی بوده‌است؟

۱۵- از رابطه روحانی و شعبانی چیزی نمیدانم اما دیماه نود و یک، یعنی شش ماه قبل از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری، شعبانی در حالیکه هنوز رسما کارمند مرکز تحقیقات و سردبیر فصلنامه مرکز بود، بهمراه سیدحسین موسویان، از نزدیکترین افراد به مرحوم رفسنجانی در سیاست خارجی، مقاله مشترکی در نیویورک تایمز مینویسد بنام چگونه با ایران سخن بگوییم: https://www.nytimes.com/2013/01/04/opinion/how-to-talk-to-iran.html

۱۶- متن مقاله مشترک شعبانی، کارمند رسمی مرکز استراتژیک تشخیص «مصلحت» و سیدحسین موسویان (که در آن زمان رابطه نزدیکی با مهدی هاشمی رفسنجانی در لندن داشت) به تلاشهای پیشین حسن روحانی برای صلح با آمریکا اشاره میکند و با این پاراگراف نسبتا عجیب تمام میشود: اقای اوباما و مذاکره کننده اصلی، وندی شرمن، باید روی معنای دو کلمه تامل کنند «maslahat» و aberou. منظور همان کلمات فارسی «مصلحت» و آبرو هستند.
۱۷- شش ماه بعد از این مقاله، رییس مرکز پژوهشهای تشخیص مصلحت از نیاوران به پاستور میرود. شعبانی هم که حالا به لندن امده و از نزدیکان حلقه خانوادگی روحانی شده، برای دو سال آینده، مسئولیت روابط عمومی تیم مذاکره کننده هسته‌ای را بعهده میگیرد. باور نکردنی است. از سفر به اسراییل تا اندرونی مذاکرات در شش سال
۱۸- اطلاعات بالا خیالپردازی نیست. همه با جستجوی ساده اینترنتی برای هر کس با آشنایی اندک به انگلیسی قابل دسترس است. تکرار میکنم. این حرفها هیچکدام اتهام به روحانی یا ظریف نیست. هدف ایجاد شبهه درباره این دو نفر یا میزان وطن دوستی این دو نفر هم نیست. موضوع یک «گاف» خیلی بزرگ امنیتی است که اگر در هر کشور دیگر اتفاق افتاده بود به رسوایی می‌انجامید.

۱۹- مساله گاف آوردن کارمند سابق نایاک با رابطه با اسراییل به اندرونی مذاکرات هسته‌ای است فقط چون این کارمند انگلیسی میدانسته است. مساله به خطر انداختن میزان امتیازاتی است که ایران میتوانست در این مذاکرات بگیرد. مذاکراتی که سرنوشت تلخش امروز باعث بی‌ثباتی اقتصادی هشتاد میلیون ایرانی شده و امنیت ملی ایران را به خطر انداخته. مساله سوراخهای جدی امنیتی دولت لیبرالی است که عشق غرب کورش کرده

۲۰- امروز هم مطمينم دشمن، شعبانی های بسیاری را دارد وارد سیستم میکند. اما وزارت اطلاعات همچنان اولویتش گزینش و ستاره‌دار کردن و ستگیر کردن دانشجویان و‌ فعالان معمولی و بی قدرتی است که فرزند همین کشورند. گیرم با تحلیل متفاوت و کمی شور جوانی. نه به اسراییل مربوطند نه نایاک و واینپ. (قبلا هم گفته‌ام، آنها که با اجنبی و موسسات و رسانه‌هایش رابطه دارند مساله‌شان جداست). ومساله ساده این است که دولت و وزارت اطلاعات و دستگاه‌های امنیتی کشور نتوانسته‌اند از حریم اطلاعاتی ابتدایی مذاکرات دفاع کنند و ازین رو امنیت ملی را به خطر انداخته‌اند.

برای دیدن بریده‌های روزنامه‌ها در توییترم از لینک زیر استفاده کنید:
https://twitter.com/Jedaaal/status/1038782194318274561