Get Mystery Box with random crypto!

سیاست خارجی و آزادی بیان چهارشنبه بیست و یکم مهر با احمد زید | جدال- علی عليزاده

سیاست خارجی و آزادی بیان

چهارشنبه بیست و یکم مهر با احمد زیدآبادی صد و پنجاه دقیقه گفتگویی داغ و چالشی کردم. زیدآبادی هم تا پایان گفتگو با رویی باز و گشوده جدال کرد.

اما در میانه گفتگو هروقت یادم می‌آمد زیدآبادی سال هشتاد و هشت، با آنکه رسما جزو مخالفان حضور در خیابان بود، دستگیر و در دادگاه، بجز شش سال زندان و دو سال تبعید، به مجازات عجیب «محرومیت مادام‌العمر از هرگونه تحلیل کتبی و شفاهی» هم محکوم شده‌بود از شرم زبانم را گاز میگرفتم و تصمیم میگرفتم از نقد تندتر او اجتناب کنم.

احکام ظالمانه قرون وسطایی سالهای گذشته، عملا مباحثه عقلانی درباره سیاست خارجی را غیرممکن کرده. از منظر بخش بزرگی از افکار عمومی یک سمت این مباحثه درباره سیاست خارجی، صاحبان قدرت نظامی واقتصادی هستند که انحصار تریبون صداوسیما را هم در دست دارند و سمت دیگر، شهروندان مظلوم قربانی مثل زیدآبادی که به خاطر ابراز عقیده درباره سیاست خارجی هزینه داده‌اند و زندانی شده‌اند

به عنوان یک امپریالیست ستیز معتقدم از حق آزادی بیان غربگرایان باید صراحتا دفاع کرد و برخوردهای سرکوبگرانه با سخنان و اندیشه‌ها و اظهارات آن ها را محکوم کرد. سلطه ستیزی و استعمارستیزی و امپریالیسم ستیزی ما نیازمند فضای آزاد گفتگو و مباحثه و جدال فکری است. وقتی طرف مقابل ما به خاطر بیان مواضعش سرکوب میشود جامعه برای حرف ما هم پشیزی ارزش قایل نمیشود و نمی پذیرد که ما این حرف را از منظر حق‌طلبانه و با اعتقاد واقعی می‌زنیم. جامعه در ذهن خود سخن ما در دفاع از استقلال به حق ملت‌ها را، پروپاگاندایی در جهت تحمیل سیاستهای از بالا دیکته شده می‌بیند.

ادامه این وضع حتی از منظری عملگرایانه هم به نفع نظام جمهوری اسلامی نیست. دهها بودجه دهها و صدها میلیاردی دیگر هم که برای «رسانه‌های خودیها» خرج شود مانع از افزایش شکاف ملت و حکومت در زمینه سیاست خارجی نمیشود. (شکافی که حالا در رابطه با افغانستان و آذربایجان هم خودش را نشان میدهد.) امنیتی کردن گفتگو درباره سیاست خارجی، اگرچه صدای غربگرایان را در کوتاه مدت خاموش کرده اما برای مواضع غربگرایانه در سیاست خارجی، «مشروعیت اخلاقی» فراوانی در ذهن جامعه بوجود آورده.

تغییر ذهن جامعه در سیاست خارجی نیازمند تریبون‌های آزاداندیشی و متفکرانی گشوده است که بتوانند سیاست خارجی استقلال‌خواهانه را با زبانی امروزی و غیرایدئولوژیک و عقلانی برای نسلهای جدید صورتبندی کنند، نه قاضیانی که حکم «محرومیت مادام العمر از هرگونه تحلیل کتبی و شفاهی» صادر کنند