2021-05-13 23:15:39
این روزها و به بهانه وحشیگری دوباره اسراییل یک بار دیگر گفتگو درباره فلسطین بالا گرفته. با آنها که مستقیم و بی پرده و بی تعارف کنار اسراییل ایستادهاند حرفی نیست. اما همیشه در مواقع بحرانی عدهای به بهانههای مختلف راهی مییابند که یا از موضعگیری مستقیم پرهیز کنند و موضعی میانه بگیرند که همه را راضی کند یا درست در کشاکش جنگ یکباره یادشان میاید که طرف فلسطینی قبلا چه اشتباهاتی کرده و سنگی به آن پرتاب میکنند.متن زیر را شهریور نود و سه و چند ساعت بعد از آتش بس میان حماس و اسراییل در جنگ قبلی نوشتم. گمانم منطق کلی این متن در وضعیت امروز هم صادق باشد.
—————————————
کدام سو ایستادهای؟ دربارهی آتشبس حماس.
علی علیزاده چهارم شهریور نود و سه
سخن گفتن دربارهی رنج مردم غزه به تنهایی بیمعناست. این سخن چیزی جز ژست کلی انساندوستانه گرفتن نیست. نتانیاهو که کودکان فلسطینی را میکشد هم با این کودکان همدلی و از مرگشان ابراز تاسف میکند. غزه و فلسطین ما را در برابر موقعیت و پرسش سیاسی دشواری قرار میدهد که پاسخ و موضع گیری صریحی میطلبد: « کدام سو ایستادهای؟» به ویژه انکه فلسطین نه یکی از دهها مسالهی جهان امروز که استثنایی ترین و حادترین صحنهی نمایش تمام دوروییهای نظام جهانی و سیاست مدرن بینالملل و آزمایشگاه شیشهای استعمار قرن نوزدهمی است که به قرن بیست و یک کشیده شده.
پاسخ ندادن و صراحت نداشتن خود انتخابی سیاسی و ایستادن در یک سوی این ماجراست. یک سو، راه حل صلح تحمیل شده اسلو به کرانهی باختری و تشکیلاتی از نظر اقتصادی و اداری به شدت فاسد است که همه چیز است غیر از خودگردان. تشکیلاتی که به دستور نیروهای امنیتی اسراییل شهروندان خود را به سیاهچاله میاندازد و شکنجه میکند، کودتای انتخاباتی سال ۲۰۰۶ را به دستور وزیر خارجهی وقت آمریکا، کاندولیزا رایس، سامان میدهد، از روز صلح ۱۹۹۳ تا به امروز اجازه داده جمعیت شهرک نشینان یهودیاش از صد هزار به بالای سیصد هزار برسد و ۶۲ درصد اراضیاش را در اختیار کامل نیروهای امنیتی اسراییل قرار داده. تشکیلاتی «اسراییل گردان» که ماموریت محو تدریجی سرزمینی به نام فلسطین و مردمی به نام فلسطینی را از سوی نظام جهانی قدرت به عهده گرفته و به نام دروغین صلحطلب تحسین میشود.
سوی دیگر، حماس است. جوانانش را به نام شریعت دستگیر میکند، شانزده نفر را بدون مراحل قضایی به جرم جاسوسی اعدام میکند و تظاهرات طرفداران بهار عرب را سرکوب. حماسی که امامزادهی معصومی نیست اما فلسطین گردان است. تاریخ همیشه فروشگاهی با کالاهای رنگارنگ نیست. در این لحظهی خاص از تاریخ، حماس تنها نام فلسطین است. دلیل خروج نیروهای اسراییل از غزه در سال ۲۰۰۵ و دلیل اولیه وجود جایی به نام غزه و انتخاب قاطع مردم فلسطین در انتخابات سال بعدش است. حماس نام دیگر مقاومت است حتی اگر دستانی پاکیزه نداشته باشد. به سختی قطعاتی مانند اسباببازیهای کودکان را با مشقت فراوان از تونلهای رفح وارد میکند تا چیزی به نام موشک بسازد که پیشاپیش میداند به هوا نرسیده منفجر خواهد شد.
اما در جنگ اخیر این موشکها از تمام سلاحهای پیشرفتهی اسراییل موثرتر بودند. اگر تمام سعی اسراییل در ۶۵ سالی که از روز نکبت* گذشته است مجبور کردن فلسطینیان به ترک سرزمینهایشان یا پذیرش بردگی بوده، موشکهای حماس نه ابزار تخریب که بلندگوی این فریاد است: « ما هنوز اینجا هستیم و همینجا میمانیم.» امتداد منطقی سنگهای کودکان انتفاضه است.
دیروز حماس و اسراییل آتش بسی دائمی را پذیرفتند. اگرچه همه در غزه میدانند تا حملهی بعدی اسراییل زمانی نمانده. چرا که اسراییل و تمامی دولتهای بیست سال گذشتهی آن نابودی کامل فلسطین را به صورتی نیمه علنی وظیفهی خود اعلام کردهاند. خالد مشعل پیشتر چیزی شبیه این گفته بود که آتشبسی از این دست توقف قتل عام سریع هزاران نفر و بازگشت به وضعیت مرگ تدریجی صدها هزار نفر است. به غیر از استهلاک قوهی نظامی، حدس میزنم یکی از دلایل عقبنشینی عملگرایانه و صحیح حماس در پذیرش این آتشبس، کمتر شدن تاثیر جنایات اسراییل بر افکار عمومی جهان در یکی دو هفتهی گذشته به علت برجسته شدن داعش و فاجعهی در جریان در عراق است .
حماس میداند بخش مهمی از پیروزیاش افزایش عدممشروعیت اسراییل است. امری که در ده سال گذشته به تدریج محقق شده. مقاومت غزه از امروز شکلی دیگر خواهد یافت: مادران عزادار در مثالی واضح از مقاومت جمعیتی فرزندانی بیشتر به دنیا میاورند، تونلهای ویران شده دوباره ساخته میشوند و حماس موشکهایش را ارتقا میدهد. اما بر گردهی شهروندان غیرفلسطینی است که برای دفاع از ساکنان این بزرگترین اردوگاه ظلم در جهان منتظر حملهی بعدی اسراییل نمانند.
منبع: https://www.facebook.com/Alizadeh.Ali/posts/10152761492382784
3.8K views20:15