Get Mystery Box with random crypto!

جورواجور

لوگوی کانال تلگرام joorvajoor5 — جورواجور ج
لوگوی کانال تلگرام joorvajoor5 — جورواجور
آدرس کانال: @joorvajoor5
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1
توضیحات از کانال

در این کانال
رمان
بازی
بازی هک
فیلم
داستان های طنز
و..........

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2018-11-21 20:06:05 جون میداد و جورج با گلوله ای کار اورا تمام کرد و به بیرون آن ساختمان آمدند پلیسها دور تا دور آنجا بودند جورج را دست گیر کردند جورج بعد از ۵سال آزاد شد به دلیل کشتن کسی که سر همه کلاه گذاشته بود و حتی به جورج لوح تقدیر هم دادند و کلی پول جورج با جک و جان داشتند از کلانتری بیرون می آمدند در همان لحظه کسی به پشت کمر جورج زد جورج بر گشت و دید دیوید است



PAY AN
پایان
#گلیم
@glimgames2
@joorvajoor5
81 viewsedited  17:06
باز کردن / نظر دهید
2018-11-21 20:06:04 نام: جک و جان فصل سوم

ساخت:ایران

نویسنده:AMIR &hoseyn

بعد از پیدا کردن جنازه ی پدر شان تصمیم گرفتند که به تهران بیایند و در تهران زندگی کنند برادر جان که نام او جورج بود بعد از ساخت کارخانه بسیار پول دار شده بود
در روز ۹۵/۵/۱۳بود جک به جان زنگ زد و قرار گذاشتند،در پارک همیشگی. جان به پارک آمد جک را دید و گفت(سلام چطوری؟کار داشتی)
جک گفت(سلام خوبم می خواستم بگم که بیا یه شرکت بزنم )
جان گفت(چه شرکتی با چه پولی)
جک سری تکان داد و گفت(شرکت لوازم خانگی پولشو از جورج می گیریم )
جان گفت(باشه)
فردا شد جان به جورج زنگ زد و گفت (سلام جورج کمی پول می خواهم )
جورج گفت(سلام اره چقدر جان)
جان گفت(۲میلیارد)
جورج گفت(دو میلیارد!برای چه می خواهی)
جان گفت (بله دو میلیارد برای شرکت زدن )
جورج گفت(باشه یک چک می نویسم فعلا خداحافظ)
جان گفت(خداحافظ)
جان چک را از جورج گرفت و باز یک قرار با جک گذاشت و چک را به جک داد تا شرکتی بخرد.
دو ماه گذشت جک شرکت را خریده بود و کارگر هم استخدام کرد.
شرکت را به جان نشان داد وگفت:(کار تو تو حساب داری شرکت است)و من هم کارگر ها را راهنمایی می کنم.
جان گفت(فکر خوبی است باشه اتاق حساب داری کجاست؟
جک گفت (آنجا است)
بعد از گذشت چند روز جان متوجه می شود که از حساب بدون اجازه پول برداشته می شود او این قضیه را به جک گفت جک گفت(واقعا من می رم سر کارگر ها را گرم می کنم تو هم تحقیق کن ببین کی این کار را دارد می کند)
جان گفت :(باشه)شروع کرد تحقیق کردن .
جک به طور مشکوکی به سرویس بهداشتی رفت و به فردی زنگ زد.
در همان حین کارگری به اتاق حساب داری رفت و با عصبانیت گفت:من حقوقم را می خواهم )
جان با داد گفت :باشه برو بیرون )
مرد کارگر گفت:همین الان ۱۰ میلیون را بده.
جان گفت: باشه الان زنگ میزنم به برادرم و می گیرم همان لحظه گوشی اش از دستش افتاد و به چند تکه تبدیل شد )
جک از راه رسید و با مرد کارگر دعوا کرد و اورا بیرون کرد جک و جان با تحقیق متوجه شدند که شرکتی در آمریکا این کار را انجام می دهد که اون شرکت هم نامش مثل شرکت ما (جی پی اس )است آنها تصمیم گرفتند در لاتاری شرکت کنند .
بعد از گذشت چند ماه متوجه شدند که در لاتاری برنده شدند و می توانند به آمریکا برون آنها وسایل خود را جمع کردن و را افتادند.
بعد از اینکه به آمریکا رسیدند به سرعت خود را به آن شرکت رساندند و داخل شرکت رفتند جان گفت :چه شرکتی است کپی شرکت ما است.و ناگهان همه جا سیاه شد انگار کسی من را در گونی کرده بود زمانی که به یک مخفی گاه مانندی رسیدیم چشم هایم را باز کردند جک را دیدم صداش کردم :جک بیا دست هایم را باز کن آفرین پسر ) جک به سمت من آمد و گفت :این شرکت منه اره بهت نارو زدم می خواهی چه کار کنی بد بخت.
جان گفت :چرا جک!؟)
جک گفت :ساکت احمق ) دست های جان را با پارچه بسته بودند جک بر سر جان تفنگی گذاشت جان با حرکتی جالب دست جک را پی چاند و تفنگ را از او گرفت جک را بر زمین زد و مشتی به او زد جک از درد به خود می پی چید جان چوبی بر سر جک زد و جک را بی هوش کرد جان در همان حین دست جک را بست و منتظر ماند تا به هاش اید جک بعد از ۳۰ دقیقه به هوش آمد داد زد و گفت من را آزاد کن جک چاقو ای در جیب خود داشت تا آمد چاقو را در بیاورد جان به او گفت بینداز آن را زمین و گرنه می کشمت جک چاقو را بر زمین انداخت جان از عصبانیت چاقو را در دست جک کرد جک دادی زد ناگهان جک چاقو را از دست خود در آورد و دست خود را باز کرد و با جان در گیر شد تفنگ را از جان گرفت و روی سر جان گذاشت
ناگهان جورج وارد آن مخفی گاه شد و گفت: برادرم را آزاد کن چی می خواهی جک، آیا پول باشه بهت میدم) جک جان را به آن طرف پرت کرد و گفت :جورج هر چقدر که داری را بده )
جورج چکی را به او داد و گفت :برو دیگه جک)
در همان روز جورج جان را با هواپیما به ایران فرستاد فردا شد ساعت۳۰'۹صبح جک زنگ زد و گفت:من ایران هستم کجا رفتید )
جورج با عصبا نیت گفت:الان میام ایران)
جورج همان لحظه بلیت گرفت و به ایران آمد و با جک قرار گذاشت
صبح شد زمان قرار بود جورج به قرار آمد و گفت :سلام جک)
جک گفت: چرا عصبانی هستی)
جورج گفت :کلاه سر ما می گذاری)
همان لحظه باز گوشی جورج زنگ خورد جورج گفت:این کیه اه)گوشی را جواب داد مرد ناشناس گفت :سلام جورج منم جک شنیدم رفتی ایران بیا آمریکا تا آدم کنمت بای)
جورج گفت :تو جک هستی یا اون اینجا چه خبر است )جک گفت :فکر کنم اون ماسکی یا چهره شبیه من بوده و از شما اخازی کرده)
جک و جورج در گوگل تحقیق کردند و متوجه شدند که جک تقلبی نام واقعی آن دیوید است و می خواسته اخازی کند.
جک، جورج با هم بلیت هواپیما گرفتند و باز به آمریکا رفتند تا انتقام بگیرند آنها دیوید را در اتاقی که در آن بمب است نگه داشتند بمب (۵،۴،۳،۲،۱)بمب منفجر شد و دیوید از اتاق به بیرون پرتاب شد دیوید داشت (ادامه ی داستان)
81 views17:06
باز کردن / نظر دهید
2018-11-21 19:12:45
جدیدترین رنکینگ تیم‌های باشگاهی آسیا

@joorvajoor5
85 views16:12
باز کردن / نظر دهید
2018-11-21 19:09:18 @joorvajoor5
83 views16:09
باز کردن / نظر دهید
2018-11-21 19:09:18
#مود_شده
#ایرانی
#اختصاصی

- نام : ماشین اسپرت 2 : پارکینگ | Sport Car 2 : Parking
- نسخه : 1.01.21
- مشخصات مود :
• کاهش پیدا نکردن مقادیر هنگام خرید آیتم ها
@joorvajoor5
- دریافت
82 views16:09
باز کردن / نظر دهید