آنروز را یادت هست؟ گفته بودی دوستت دارم، من احساساتی شده بود | زاپاس
آنروز را یادت هست؟ گفته بودی دوستت دارم، من احساساتی شده بودم، گوشی را زمین گذاشتم و به دستشویی رفتم و احساساتم را شاشیدم بعد به اتاق برگشتم و گوشی را برداشتم و به احساسات تو هم شاشیدم، تو پاشیدههای شاشیدههای احساست را برداشتی و به دستشویی رفتی و همه را شاشیدی، لست سین لانگ.. خوشحالم! پایان خوبی بود حداقل بهتر از دیدن بچهای بوجود آمده از احساسات شاشیده شده!