Get Mystery Box with random crypto!

کانال لاتولوت 📿

لوگوی کانال تلگرام latolot — کانال لاتولوت 📿 ک
موضوعات از کانال:
ترس
قربانی
حسادت
حسرت
منیت
وابستگی
All tags
لوگوی کانال تلگرام latolot — کانال لاتولوت 📿
موضوعات از کانال:
ترس
قربانی
حسادت
حسرت
منیت
وابستگی
All tags
آدرس کانال: @latolot
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 69.10K
توضیحات از کانال

حمایت از کانال
https://t.me/boost/Latolot
تبلیغات;
@tablighatlatolot
📍لینک کانال لاتولوت👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD0r0-RjRG5mA6KUVg

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 224

2022-05-17 14:52:02
بازسازی صحنه زورگیری شهریار که در هفته گذشته خبرساز شد/ حداکثر مجازات در انتظار سارقین به عنف

دادستان عمومی و انقلاب شهریار: رفتار این اشخاص منطبق با سرقت با مقرون به آزار، سرقت مسلحانه و سرقت به عنف است و قانون‌گذار مجازات بسیار سنگینی را نسبت به این اشخاص تعیین کرده است.

حداکثر مجازات تعیین شده در قانون در انتظار این افراد است.

@LATOLOT
13.8K views11:52
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 13:12:20
به خیر گذشت

هنگام کار با دستگاه ها ایمنی را جدی بگیرید


@LATOLOT
14.6K viewsedited  10:12
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 07:34:41 "ابن هرمه" شاعر مدح سرای حجازی به نزد منصور، خلیفه عباسی آمد،

منصور وی را عزیز داشت و تکریم کرد و پرسید؛ چیزی از من بخواه!

ابن هرمه گفت: به کارگزارت در مدینه بنویس که هر گاه مرا مست گرفتند،

مرا شلاق نزنند!

منصور گفت: باید حد جاری شود، را راهی نیست، چیز دیگری بخواه و اصرار کرد.

اما ابن هرمه بیشتر اصرار کرد!

سرانجام منصور گفت به کارگزار مدینه بنویسند: هر گاه "ابن هرمه" را مست نزد تو آورند

وی را هشتاد تازیانه بزنید و آورنده اش را صد تازیانه!!

از آن پس ابن هرمه مست در کوچه ها میرفت

و کسی از ترس شلاق خوردن معترضش نمیشد!

حکایت اشناییست


@LATOLOT
13.9K views04:34
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 22:30:44
دلتنگی قیمت نداره


قدر داشته هاتونو بدونید


@LATOLOT
6.6K views19:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 21:01:33
آتش زدن جنازه دوست پولدار در جنایتی مخوف

مردی که پس از قتل دوست پولدارش جسد او را آتش زده بود، به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود. مقتول همه بدهی متهم را پرداخت کرده و پولی هم به عنوان سرمایه در اختیارش گذاشته بود.

اینم از رفیق

@LATOLOT
9.1K views18:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 19:30:35
اگه برای شکایت و انتقاد در مورد یارانه‌هاتون به سامانه‌ی ۶۳۶۹ وزارت کار زنگ می‌زنید، صبور باشید و محترمانه حرف بزنید، چون پاسخ شما رو معلولین تازه شاغل شده و البته آموزش دیده میدن؛ این مسئولیت به یه موسسه نیکوکاری برون سپاری شده.

@LATOLOT
10.2K views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 17:26:09
اینو ۱۰۰ بار بخون

تا خدا نخواد ...

نه کسی بلند میشه نه کسی زمین میخوره

هر کسی نون دلشو میخوره

تو این دنیا هر چی بریزی تو آشت،
میاد تو کاست

با خاموش شدن چراغ خونه هیچکسی ...

چراغ خونه ما پر نور تر نمیشه

واسه همدیگه آرزو های خوب کنیم
@LATOLOT
10.6K views14:26
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 15:03:01 خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن
اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو"ها"کن

خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه
دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه

تو اون بالا من این پایین دوتایی مون چرا تنها ؟
اگه لیلا دلش گیره بگو مجنون چرا تنها؟

بگو گاهی که دلتنگم از اون بالا تو می بینی
بگو گاهی که غمگینم توهم دلتنگ وغمگینی

خدایامن دلم قرصه کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت که حتی روز،روشن نیست

کسی اینجا حواسش نیست که دنیا زیرچشماته
یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته

@LATOLOT
11.4K views12:03
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 09:21:08
۸۰۰۰ کوسه؛ لعنت به تو موجود دو پا !!

قضیه ازین قراره که بال کوسه هارو میکنن و رهاشون میکنن تا بمیرن


مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان از کشف بزرگترین محموله قاچاق کوسه ماهیان در جنوب کشور خبر داد و گفت: این محموله که شامل ۸۰۰۰ کوسه و بیش از این تعداد، باله کوسه است در یکی از سردخانه های چابهار کشف و ضبط شد. 

+ این روند انقراض کوسه‌ها از سال ۹۵ شروع شد اونم از توی استخر؛ بخاطر سوپ باله‌ی کوسه و استوری گذاشتن چندتا بچه پولدار نسل این بیچاره ها رو نزنید که تیم ملی واترپلو مجبور بشه برای حمایت از این جانور عکسش رو بزنه رو لباسش

@LATOLOT
14.2K viewsedited  06:21
باز کردن / نظر دهید
2022-05-15 22:33:02 حکایتی‌بسیار،زیبا وخواندنی

زن بسیار زیباییکه هیچکس اورا نمیدید
زن زیبایی با مرد زاهد و مومنی ازدواج کرد.
مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده
زیستی را نداشت.
روزی تحمل زن به سر رسید و با عصبانیت رو
به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه
نمی کنی،خود به کوچه و برزن می روم تا همگان
بدانندکه توچه زنی داری وچگونه به او بی توجهی
می کنی، من توجه بیشتری از تو می خواهم، زر و
زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و رو به زن گفت: برو هر
جا دلت می خواهد!
زن با نا باوری از خانه خارج شد، درحالیکه آرایش
کرده بودو بازیبایی ذاتی اش کاملا جذاب و
دلفریب.شده بود!
زن درکوچه ها وخیابانها شروع به قدم زدن کرد
تا خود را به غربا نشان دهد. اما نهایتا نا امید
غروب به خانه بازگشت.
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟
رفتی؟ گشتی؟چه سودکه هیچ مردی تو را نگاه نکرد.
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی
چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت: مگر مرا تعقیب کرده بودی؟
مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت:
تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم
نگاه نیاندازم، مگر یک بار که در کودکی چادر زنی
را کشیدم.
چون به ناموس مردم نگاه نکردم، کسی هم به
ناموس من نگاه نخواهد کرد.

@LATOLOT
6.6K views19:33
باز کردن / نظر دهید