ساختار احساسی «من درون» در هرکسی متفاوت است. در برخی انسانها | ارتباط بــدون خشونت
ساختار احساسی «من درون» در هرکسی متفاوت است. در برخی انسانها «من درون» بزرگتر از «من درون» دیگری است. افکاری که واکنش احساسی را در بدن برمیانگیزند، به اندازه.ای سریع روی میدهند که گاهی پیش از آن که ذهن فرصتی برای ابراز این افکار داشته باشد، بدن پیشتر با احساسات به آنها پاسخ داده و احساس به واکنش تبدیل شده است. این افکار، در مرحلههای پیش کلامی وجود دارند و می توان آنها را فرضیات ناآگاهانه و بیان نشده نامید. این افکار دارای خاستگاه خودشان در گذشته شرطی شدہ شخص و معمولا در اوایل کودکی هستند. «به مردم نمیتوان اطمینان کرد»، نمونهای از یک فرضیه ناآگاهانه در کسی است که روابط نخستین او، یعنی ارتباط با پدر و مادر یا خواهر و برادرانش از پشتیبانی لازم برخوردار نبوده یا اعتماد لازم را القا نمیکرده است. اینها نمونههایی از فرضیات ناآگاهانه رایج هستند: «هیچکس قدر مرا نمیداند و به من احترام نمیگذارد، باید برای زنده ماندن بجنگم، هیچگاه پول به اندازه کافی نیست، زندگی همیشه تو را ناامید میکند، من سزاوار فراوانی نیستم و من شایسته عشق نیستم» فرضیات ناآگاهانه احساساتی را در بدن به وجود میآورند که به نوبه خود فعالیت ذهنی یا واکنشهای آنی خلق میکنند و از این رو آنها حقیقت شخصی شما را میآفرینند.