کجا در ماتمم از دیده اشک آن تندخو ریزد مگر از خندهٔ بسیار آب از چشم او ریزد چنین کز بیم هجر تو ریزد بند بر بندم بهزودی خانهٔ ویران تن ازهم فرو ریزد خوش آنمجلس که آنجا توبهی خود چون کنم ظاهر مرا ساقی گریبان گیرد و می در گلو ریزد نروید جز گیاه ناامیدی «آهی» از کویش سرشک حسرتم هرچند [ بهرِ ] آرزو ریزد. #آهی_جغتایی @Love_P0ems 1.9K views17:45