Get Mystery Box with random crypto!

تو حیاط دانشگاه نشستم چهل دقیقه‌ست. کلاس ندارم. امروز کلا یدون | کانالِ مدرض

تو حیاط دانشگاه نشستم چهل دقیقه‌ست.
کلاس ندارم.
امروز کلا یدونه کلاس داشتم که کنسل شده. در حالت عادی هم نمیرفتم اون کلاسو. یبار کلا رفتم. ولی خب اومدم تو این فضای سبز بشینم. آرومه. بهتر از خیلی از پارکاعه. هوا سرده یذره ولی من لباس دارم. وقتی که لباس داشته باشی هوای سرد خیلی لذتبخش تر از قبل میشه.
یسری کلاغ اطرافم دارن به زندگی کلاغیشون ادامه میدن. تو چمنا نوک میزنن و جاشونو عوض میکنن.
یذره باد میاد برگای دراز این درختا که اسمشونو نمیدونم چیه رو خیلی آروم تکون میده. انگار یه غول نامریی صورتشو گذاشته جلوی برگا و خیلی عادی نفس میکشه. دم و باز دمش باعث میشه که برگا هی آروم تکون بخورن.
بظاهر خیلی خلوته. ولی کلاغا و غولا و درختا برگا و جنازه‌ی برگا و من به آرومی داریم شلوغش میکنیم؛ واقعا هممون خسته‌ایم…