میل به کشف شدن ریشه ی ارتباطات امروزی ما آدمهاست امروز یک واق | هاشم راعی ،مشاور و مدرس مدیریت جعبه ابزار مدیریت نوین
میل به کشف شدن ریشه ی ارتباطات امروزی ما آدمهاست
امروز یک واقعیت نسبی کشف کردم؛ تمام آدمها مطلقا از روی هوس، علاقه، تفاهم یا عشق با آدمهای تازه آشنا نمیشوند!
من اسمش را گذاشتهام «لذت جديد بودن و كشف شدن ».
گاهی اوقات، آدمها برای تجربهی دوبارهی هیجان آشنایی، با آدمهای جدید (همجنس یا غیر همجنس) ارتباط میگیرند، برای کشف کردن و کشف شدن، شناختن و شناخته شدن.
هرچند که بیش از نود درصد مواقع، این نیاز و این اقدام ناشیانه، با شکست مواجه میشود. اما آدمها دست بر نمیدارند، شاید برای اینکه لذتبخش است حسِ «برای کسی جدید بودن و داوطلبانه توسط کسی کشف شدن». اینکه آدمی از راه برسد که با هیجان، تمام ابعاد وجود تو را ذره ذره و مشتاقانه کشف کند و تک تک جزئیات شخصیت و نگاه و لبخند و رفتارهای تو برای او جذابیت و تازگی داشتهباشد و جوری از آنها حرف بزند که تو احساس خوشایندی نسبت به خودت پیدا کنی و یادت بیفتد که چه امتیازات و توانمندیهایی داری.
آدمها هرازگاهی حوصلهشان از تکرار سر میرود و دنبال آدمهای جدید میگردند، میخواهند دنیاهای جدیدی را کشف کنند و دنیای کشف نشدهی انسانِ دیگری باشند. اسمش رفاقت، دوستی، آشنایی، علاقه یا هرچیز دیگری باشد، من ایمان دارم که بیش از نیمی از روابط انسانی بر مبنای کنجکاوی و با ولع کشف شدن شکل میگیرد و بر همین مبنای غلط، به عادت و تکرار که رسید، آدمها از هم فاصله میگیرند و شعلههای ارتباط، خاموش میشود.