2022-05-01 14:23:14
دیدم
پسرم جورزمان وغم ایام گذشت*
چه قطارهاکه دراین عمرجوانم دیدم*
سینه ازرنج ملال دل نگران ودلتنگ*
عرصه راتنگ براین روح وروانم دیدم*
عشق وامید نتابیدبه شبستان دلم*
سوزسرمای زمستان بجانم دیدم*
گفته بودند برایم زبنفشه سوسن*
امامن لاله خون پرشده جامم دیدم*
دربهاران همه ازشادی بگلشن مسرور*
من بهاران به سرآن سایه شومم دیدم*
همه آسوده بخوردند چه حلال وچه حرام*
من چنین سفره رابرخویش حرامم دیدم*
( محزونا) دلخوشی وسختی دنیا گذر است*
زان سبب صدق وصفانیک مرامم دیدم*
استاد جبرییل رزمجوی #زنوزی
@mansour_ghaderi_zenouz
#شعروادب #زنوز
23 viewsedited 11:23
ش
