من تو را در رویاهایِ شبانه ام، در خیالاتِ شیرینِ دمِ غروبم، | کافه نادری☕️
من تو را در رویاهایِ شبانه ام، در خیالاتِ شیرینِ دمِ غروبم، در خنکای نسیمِ عصرگاهیِ تابستان، من تو را در واژه های شعرِ فروغ، شاملو، دُرُست پشتِ شیشه ی باران خورده، من تو را هر لحظه، به اصرار، به دعا، به نذر، و به خودِ خدا، می خواهم و آرزو می کنم!