(ادامه ) البته، البته، شاید هم درگیری در این شبهمسئلهها (ب | مرتضی مردیها
(ادامه )
البته، البته، شاید هم درگیری در این شبهمسئلهها (به تعبیر روانشناسان) یک «مکانیسم دفاعی» است: ما به خبرهای عنکبوتی اهمیت میدهیم و آنها را جدی میگیریم تا از فشار اخبار شهابسنگی اندکی استخوان سبک کنیم؛ ما در غیاب کارزارهای شهابسنگیِ نشدنی، کمپینهای شدنیِ عنکبوتی به راه میاندازیم، تا بیمایه فطیر نباشد. شاید! ولی اگر چنین است نبایست چنان بر وجه عنکبوتیایی گزارشها و کمپینها پافشاری کنیم و غیرت به خرج دهیم که گویی به راستی مسئله اصلی شهابسنگ و تهدید آن نه، که عنکبوت درون -یا روی- آن است.
حالا اگر بپرسید منظور من و مصداق الان و اینجای این حکایت چیست، پاسخم این است که خیلی چیزها. بارها برای موارد متعددی از آنچه شبهمسئله میدانستهام، قصه بالا را تعریف کردهام. مصادیق آن هرروزینه و فراوان است. خودتان بگردید و پیدا کنید. هرچند بعید نیست میان اینکه چه چیز شهابسنگی است و چه عنکبوتی، اختلاف نظر هم باشد و جای بحث و فحص. من هم یک نظرم و آشکارا نه همهجا مصیب. لیک، جهت کاستن از ابهام و خالی از عریضه نبودن، از میان صدها نمونه، اگر کامنتها و کمپینهای ناظر به حمایت از سگهای ولگرد هم به ذهنتان خطور کند، بیراهه نرفتهاید.
منکر کارآمدی مکانیسمهای دفاعی -نه فقط برای فرار یا روپوش مشکلات شخصی و شخصیتی، بلکه سیاسی و وجودی نیز- نیستم. خودم گفتهام که «خیال» از «حقیقت» برتر است، مفروض بر اینکه مشکلی را که «این» ایجاد کرده «آن» حل یا کم کند، نه اینکه خودش مشکلی شود اضافه.
بگذارید مثالی دیگری بزنم بهکلی متفاوت. گویا در برخی صنایع -مثلا پالایشگاهها- برای کاهش دمای سیستم، از پمپاژ هیدروژن مایع استفاده میشود؛ تقریبا شبیه رادیاتور ماشین. میدانیم که در این موارد، هر چقدر سرعت چرخش سیال مورد نظر - مثلا در رادیاتور یا لولههای دولایه- بیشتر باشد، کارکرد تعدیل حرارت و کاهش دما سریعتر صورت میگیرد. در اوایلی که این اختراع را تازه کاربسته بودند، متوجه شدند که کارکرد مورد نظر تا جایی درست و مطابق قاعدۀ مفروض است، اما از جایی به بعد، وقتی سرعت چرخش هیدروژن از حدودی بیشتر میشود، سیستم از خود واکنش نامنتظری بروز میدهد و به جای کاهش دما، افزایش دما نشان میدهد. کاوشهای بیشتر معلوم کرد که میزان خنکی سیستم، حاصلِ تفاضل میان سرمایی است که برودت ذاتی هیدروژن مایع ایجاد میکند با گرمایی که همین هیدروژن هنگام حرکت سریع، بر اثر اصطکاک با جدارۀ لوله، به بار میآورد. برای همین هم، وقتی سرعت عبور مایع از حدی بالاتر برود گرمای ناشی از اصطکاک از سرمای آن سبق میبرد و نتیجۀ عکس میدهد.
مکانیسمهای دفاعی، از جمله توسل به شبهمسئلهها برای فرار از مسئلهها، ممکن است برای اندکی خنک کردن جگرهای سوخته کارآمد باشد، باری، تاحدی. از حدی بیشتر، خودش مشکلی میشود تازه و علیحده؛ اصطکاکی مولد تَفتِگی خاطر بیشتر.
این را هم تأکید کنم که مقصودم این نیست که در غیاب کار اصلی، هر نوع کار فرعی بیفایده است، یا اینکه بخواهم محل و موضع درست و دقیق مثلا مبارزه را معلوم کنم، و چیزهایی از این دست. بهسادگی میگویم مواظب باشیم مکانیسمهای دفاعی مقابل شرایط ناهنجار سیاسی، منجر به تقویت باورهای سست و ارزشهای مشکوک و فعالیتهای دغدغهافزا و دردسرآفرینی نشود که توهم اخلاقی و انسانی و در راه راست بودن ایجاد میکنند. از شکلهای افراطی محیط زیست و حمایت از حیوانات تا ناسیونالیسم تند و فمینیسم تیز، از پالیتکال کورکتنس تا رلیجیوس کورکتنس، و از این دست.