English literature 📚

2022-06-07 11:02:18 تحلیل عنصر کشمکش در داستان بشکه آمونتیلادو

ادگار آلن پو در سه سطح، کشمکش را در این داستان پیش می برد. انسان در مقابل انسان، انسان در مقابل خود، انسان در برابر جامعه.

کشمکش انسان در مقابل انسان، در داستان بشکه آمونتیلادو، بین قهرمان داستان مونترسور، ضدقهرمان فورچوناتو و لوکرزی رخ می دهد. به طریقی فورچوناتو به مونترسور آسیب زده است. در همان خط اول داستان راوی یعنی مونترسور آن را بیان می کند. هر چند تا انتهای داستان این حس تعلیق را در مخاطب ایجاد می کند که چه آسیبی می توانسته چنان حس انتقامی را در یک فرد ایجاد نماید.

کشمکش دیگر می را می توان از جنس انسان در برابر جامعه در این داستان شناسایی کرد. فورچوناتو به مونترسور توهین کرده است.

مونترسور یک خانواده سرشناس است و در طول داستان مونترسور نه تنها ویژگی های خانوادگی خود را بر می شمارد بلکه شعار آنها را برای فورچوناتو باز می گوید. توهین فورچوناتو به مونترسور، توهین به کل خانواده است و فورچوناتو نمادی از جامعه است و مونترسور خواسته تا با کشتن فورچوناتو انتقام خود را از جامعه بگیرد.

طرح مونترسور هنگامی آغاز شد که او در کارناوال با دشمن خود ملاقات کرد و او را با شرابی گران قیمت به نام آمونتیالادو، که مونترسور ادعا می کرد اصلاً واقعی نیست، به خود جلب کرد. او را به سردابه قلعه اش می کشاند و در حالیکه هیچ کس در قلعه نیست در حالت مستی او را به زنجیر می کشد و زنده به گور می کند.

مونترسر در مورد "هزاران صدمه‌ای که فورچوناتو به او رسانده است " نمی‌دهد، در واقع نمی‌دانیم که او بیماری روانیست و قتل را از روی جنون انجام داده یا برای انجام آن دلیل مهمی داشته‌است. این درحالیست که مونترسر نمی‌تواند کاملاً بیمار باشد چرا که داستان را با جزئیات کامل نقل کرده‌است. -فورچوناتو در داستان به عنوان خبره ی شراب معرفی شده و این در حالیست که خود او بارها در حین صحبت در مورد فرد دیگری که او هم در زمینه تشخیص شراب خبره است میگوید: " او فرق بین آمونتیادو و شری را نمی‌داند!" اما ما میدانیم که امونتیادو خود نوعی از شری است. فورچوناتو همین‌طور شراب فرانسوی گران قیمت "De Grave (دو گقو)" را در یک جرعه مینوشد به‌طوری‌که انگار از ارزش آن با خبر نیست.

#نقد #ادبیاتانگلیسی #داستانکوتاه باز کردن / نظر دهید

2022-06-07 10:57:18 چلیک آمونتیلادو

نام داستان کوتاهی در سبک وحشت از نویسندهٔ آمریکایی ادگار آلن پو است که آن را در ۱۸۴۶ نوشته است. این داستان که در فارسی با نام‌های «بشکهٔ آمونتیلادو» و «صندوق آمونتیلادو» نیز شناخته می‌شود روایتگر داستان مردی است که برای انتقام گرفتن از فردی که او را مورد ریشخند قرار داده است، او را به بهانهٔ چشیدن شراب آمونتیلادو (آمونتیادو) به سردابی کشانده و در میان دیوارها مدفون می‌سازد.

مونترسر" داستان شبی را بازگو می‌کند که دوستش "فورچوناتو" را به انتقام توهینی که در داستان ذکر نشده میکشد. او، به بهانه اینکه کنجکاو است در مورد اصالت صندوقی (حاوی حدود ۱۳۰ گالن یا ۴۹۲ لیتر) از شراب آمونتیادو که به تازگی خریداری کرده‌است مطمئن شود فورچوناتو را به سرداب‌های زیرزمینی خانه‌اش میکشد و او را در قسمتی از سرداب که به سبک گورهای دسته جمعی پاریس ساخته شده‌است به زنجیر کشیده و سپس زنده بگور میکند. همچنین در آخر داستان متوجه میشویم که ۵۰ سال از این واقعه گذشته و هنوز کسی از حقایق با خبر نشده است.
#ادبیاتانگلیسی #داستان باز کردن / نظر دهید

2022-06-07 10:55:20 Analysis

The terror of “The Cask of Amontillado,” as in many of Poe’s tales, resides in the lack of evidence that accompanies Montresor’s claims to Fortunato’s “thousand injuries” and “insult.” The story features revenge and secret murder as a way to avoid using legal channels for retribution. Law is nowhere on Montresor’s—or Poe’s—radar screen, and the enduring horror of the story is the fact of punishment without proof. Montresor uses his subjective experience of Fortunato’s insult to name himself judge, jury, and executioner in this tale, which also makes him an unreliable narrator. Montresor confesses this story fifty years after its occurrence; such a significant passage of time between the events and the narration of the events makes the narrative all the more unreliable. Montresor’s unreliability overrides the rational consideration of evidence, such as particular occurrences of insult, that would necessarily precede any guilty sentence in a non-Poe world. “The Cask of Amontillado” takes subjective interpretation—the fact that different people interpret the same things differently—to its horrific endpoint.

Poe’s use of color imagery is central to his questioning of Montresor’s motives. His face covered in a black silk mask, Montresor represents not blind justice but rather its Gothic opposite: biased revenge. In contrast, Fortunato dons the motley-colored costume of the court fool, who gets literally and tragically fooled by Montresor’s masked motives. The color schemes here represent the irony of Fortunato’s death sentence. Fortunato, Italian for “the fortunate one,” faces the realization that even the carnival season can be murderously serious. Montresor chooses the setting of the carnival for its abandonment of social order. While the carnival usually indicates joyful social interaction, Montresor distorts its merry abandon, turning the carnival on its head. The repeated allusions to the bones of Montresor’s family that line the vaults foreshadow the story’s descent into the underworld. The two men’s underground travels are a metaphor for their trip to hell. Because the carnival, in the land of the living, does not occur as Montresor wants it to, he takes the carnival below ground, to the realm of the dead and the satanic.

#anlysis #englishliterature #story باز کردن / نظر دهید

2022-06-07 10:39:55 "The Cask of Amontillado" is a short story by American writer Edgar Allan Poe, first published in the November 1846 issue of Godey's Lady's Book. The story, set in an unnamed Italian city at carnival time in an unspecified year, is about a man taking fatal revenge on a friend who, he believes, has insulted him.

Edgar Allan Poe
#Englishliterature باز کردن / نظر دهید

2022-06-06 18:36:28 باز کردن / نظر دهید

2022-06-05 09:49:01 When there is no way, God opens a new way.
آنجا که راه نیست، خدا راه می گشاید.
باز کردن / نظر دهید

2022-06-05 09:41:57 Human
Christina Perri

I can hold my breath
I can bite my tongue
I can stay awake for days
If that's what you want
Be your number one
ميتونم خوش خيال باشم و تحمل كنم
ميتونم زبونم رو گاز بگيرم و حرف نزنم
ميتونم روزها بيدار بمونم
اگه اين چيزى هست كه تو ميخواى
ميتونم شماره يك تو باشم

I can fake a smile
I can force a laugh
I can dance and play the part
If that's what you ask
Give you all I am
I can do it
ميتونم يه لبخند مصنوعى بزنم
ميتونم به زور بخندم
ميتونم برقصم و نقش بازى كنم
اگه اين اون چيزيه كه تو ميخواى
ميتونم همه ى وجودم رو بهت بدم
ميتونم اينكار رو كنم

(But I'm only human
And I bleed when I fall down
I'm only human
And I crash and I break down
Your words in my head,
knives in my heart
You build me up and then I fall apart
'Cause I'm only human)
اما منم فقط يه آدمم
و خون ازم ميره وقتى سقوط كنم
منم فقط يه انسانم
منم ميشكنم و داغون ميشم
حرفهات تو ذهنم ، مثل چاقو تو قلبم فرو ميره
تو منو به اوج رسوندى و بعد در هم شكستم
آخه منم فقط يه انسانم

I can turn it on
Be a good machine
I can hold the weight of worlds
If that's what you need
Be your everything
ميتونم روشن بشم و مثل يه ماشين خوب باشم
ميتونم وزن همه ى دنيا رو تحمل كنم
اگه اين اون چيزيكه تو نياز دارى
ميتونم همه چيزت باشم

I can do it,I can do it
I'll get through it
I can take so much
'Til I've had enough
ميتونم كلى تحمل كنم،
تا وقتى كه ديگه بسم باشه و طاقتم تموم بشه
#متن_موزيك باز کردن / نظر دهید