Get Mystery Box with random crypto!

آرش نراقی: هستی و عدم از نگاه خیام و مولانا (۱) و (۲) موضوع س | دوستداران محمد مجتهد شبستری

آرش نراقی: هستی و عدم از نگاه خیام و مولانا (۱) و (۲)

موضوع سخنی که در این نوبت عرض خواهم کرد بحثی است در مورد رابطۀ حکمت و تجربۀ سرشت سوگناک هستی در اندیشۀ دو حکیم برجستۀ پارسی‌گو، یعنی حکیم عمر خیام نیشابوری و مولانا جلال‌الدین محمد بلخی. یکی از مهم‌ترین سرچشمه‌های حکمت، تجربه و درک سرشت سوگناک هستی انسان در این عالم است. همۀ ما انسان‌ها در زندگی شخصی خود تجربه‌ای از اندوه، مصیبت، ناکامی، از کف دادن محبوبان و امثال آن را از سر گذرانده‌ایم. البته نقش تجربۀ اندوه و تلخ‌کامی لزوماً به حکمت و به نوعی دانش نمی‌انجامد. آنچه که حکمت می‌آفریند در واقع نوعی تدبر و تأمل است که انسان در ماهیت این اندوه‌ها می‌ورزد. فرد حکیم وقتی که موج اندوه‌ها در می‌رسد به جای اینکه مقهور و مغلوب آن موج‌ها شود و در طوفان‌های عظیمی که در این دریای وجود بر می‌خیزد غرقه شود، می‌کوشد که بر گردۀ این موج‌ها سوار شود و از ارتفاع بالاتری نسبت به جهان و فراخنای هستی بیابد و وضعیت خود و انسان های دیگر را در شاهکار این جهان بهتر ببیند و باز بشناسد...

برای مشاهدۀ ادامۀ متن به این صفحه مراجعه نمایید: آرش نراقی: هستی و عدم از نگاه خیام و مولانا

mohammadmojtahedshabestari.com