«همیشه اینجوریه. یه آدم بیفامیل، بیستاره عین من از یه چیز ب | آن
«همیشه اینجوریه. یه آدم بیفامیل، بیستاره عین من از یه چیز باارزش دختره عین سند، پول، یه تیکه زمین یا هر چیز دیگهش میگذره بهش میده. دختره هم ازش تشکر میکنه، اشک میریزه، بعد یارو بیفامیله سوار موتورش میشه میره.»