از صبح چندینبار به این لالایی گوش کردهام، چشمانم پر از اشک ش | آن
از صبح چندینبار به این لالایی گوش کردهام، چشمانم پر از اشک شده و یک لحظه هم تصویر معصوم و لطیف ژینا امینی و امیرحسین خادمی، بچّهی غریب و مظلومم، از جلوی چشمانم کنار نرفته.
شه وی تاریک نامینی؛ تیشکی روژ دیته سه ری شب تاریک نمیماند؛ نور صبحدم بالا میآید هی لایه لایه لایه؛ کورپهی شیرینم لایه لالایی لالایی، نوزاد شیرینم لای لایی بنوه ئاسو رووناکه؛ دیاره وه ک خور رووناکه بخواب افق روشن است، معلوم است و مثل آفتاب روشن است.