2022-08-29 16:19:08
بسم الله النّور
*خودکشی هاشمی - قسمت نخست*
داریوش سجادی
با گذشت چند سال از تدفین «اکبر هاشمی رفسنجانی» و تدبیر قوۀ عاقلۀ نظام به منظور تشیع و تعزیتی آبرومندانه در سوگ او، شارلاتان بازیهای بیماران روانپریش و توجهطلبی مانند «مهدی خزعلی»، مانع از آن میشود تا حقیقتِ رفتن «هاشمی رفسنجانی»، مصلحتاً و بهمنظور رعایت حال خانوادۀ او، مسکوت و مستور بماند!
ظاهراً خزعلیِ مزبور با داعیۀ محیّرالعقول «قتل هاشمی» و انداختن مسئولیت آن بر عهدۀ نظام، میکوشد بیماری توجه طلبانۀ خود را بدین طریق تشفی خاطر دهد و بدین منظور مشتی بیمارتر از خود را نیز همراه خود و پامنبری خود قرار داده است.
برخلاف هذیانهای «خزعلی مزبور»، همۀ شواهد و قرائن مؤید آن است که هاشمی رفسنجانی در بعد از ظهر یکشنبه ۱۹ دی ماه، در خلوت استخر مجموعۀ کوشک در سعدآباد تهران، *دست به خودکشی زده* و از این طریق پروندۀ یکی از مؤثرترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران، به دست خود او و برای همیشه بسته شد!
هر چند خودکشی هاشمی رفسنجانی امری مسجّل است، اما ظاهراً بنا به دلایلی اخلاقی و قابل فهم، قوۀ عاقلۀ نظام در یک تفاهم مشترک با خانوادۀ مرحوم، حاذقانه تصمیم گرفتهاند تا بهمنظور آبروداری و رعایت شأن آیتالله، خودکشی او را کتمان و ماجرا را با «گریم سکته» مختومه کنند. گریمی که در برخی موارد در آن ناشیگری هم صورت میگیرد؛ از جمله آنکه «فائزه» دختر آیتالله، در یک بیمبالاتی محرز، اظهار داشته پدرش با ورود به استخر سکته کرده و محافظان آیتالله با ورود به سالن استخر، او را «خوابیده به صورت» در ته آب پیدا کردند! در حالی که به اعتبار فیزیک بدن انسان، تحت هیچ شرایطی فرد سکته کرده در آب، با توجه به پر بودن ریه از اکسیژن، تهنشین در آب نشده و در آب غوطهور میماند، جز آنکه مرگ دلیل دیگری از جمله «فصد» داشته باشد که منجر به تهنشین شدن کالبد در آب می گردد.
علی ایّحال، برای تبیین دقیق ماجرا میبایست قطعات پازل این تراژدی را از ابتدا بازخوانی کرد.
یکی از مهمترینِ این قطعات، ویدیوئی از مرحوم هاشمی است که تقریباً یک ماه قبل از ۱۹ دی از او منتشر شد و هاشمی در آن ویدئو، حین روخوانی از بخشهایی از کتابی که خودش پیش از انقلاب در توصیف خدمات امیرکبیر نوشته بود، بهصورتی اعجابآور و سوزناک، همزمان با خوانش کتاب، کنترل احساساتش را از دست داده و به شدت به گریه میافتد!
فیلم را ببینید: http://bit.ly/2kD6k3b
ویدیوی مزبور بهشکلی شفّاف، مبیّن روحیۀ پاشیده و مزاج رو به زوال آیتالله بود، تا جایی که شخصاً و در همان تاریخ، طی جلسهای در اندیشکدۀ هما در اسکاتسدیل آمریکا، با دیدن آن فیلم، این تحشیه را به آن زدم که از این فیلم *بوی الرّحمن آیتالله میآید* و مشخص است که هاشمی در یک سرگشتگی و محزونی، خود را در انتهای خط می بیند!
توجه به فرازهای خوانده شده از متن کتاب امیرکبیر توسط «آیت الله» و تأثر شدید او در خوانش بخشهای مزبور، به وضوح نشان میداد که هاشمی دچار یک همذات پنداری عمیق بین خود و امیرکبیر شده و همان قدر که «امیر» را با همۀ خیراندیشیها و ایران دوستیها و خدماتش، قربانی ناسپاسی هیئت حاکمۀ وقت میدید، «آیت الله» نیز به همان قیاس با درکی «این همانی» از «خود و امیر»، فرجام خود را همچون امیر، مستوره در ناسپاسی از خدمات و خیراندیشیهای خود توسط حکومت مفروض انگاشته بود.
ویديوی مزبور بهوضوح نشان میداد هاشمی رفسنجانی که زمانی در اوج شوکت و منزلت، سکّان تدبیر و امورات کشور را به کفایت زیر نگین قدرت خود داشت، اکنون و در خزان عمر کاملاً پاشیده و به شدت به افسردگی و دیپرشنِ روحیِ ناشی از احساس ناتمامی و ناکامی در مأموریتهای تاریخی متصورهاش مبتلا شده است.
شدّت افسردگی هاشمی در کنار همذات پنداری او از خود و سرنوشت مشترک خود با «امیرکبیر»، ظاهراً تا آن اندازه مشارالیه را تسخیر کرده بود که زیر آن فشار سنگین روحی و عاطفی، عزم خود را جزم کرده تا پایان خود را نیز با پایان «امیر» مشابهسازی کند.
بیجهت هم نیست که «آیتالله» عملیاتی کردن تصمیم خود را منتقل به خلوت استخر کوشک میکند تا از آن طریق در ناخودآگاه او، حمام فین (قتلگاه امیر) تداعی شود و دقیقاً همان روزی را نیز برای پایان خود انتخاب میکند که مصادف است با سالگرد شهادت امیرکبیر در فین کاشان، تا بدین شکل جمیع جوانب جهت همسان سازی ذهنی ایشان با امیرکبیر و پایان مظلومانۀ امیر رعایت شده و «ظواهر مزبور» مشارالیه را به تشفی خاطر ناشی از این تصمیم جسورانه برساند. و بر این اساس محتملاً شیوۀ خودکشی بهکار گرفته شده نیز باید قرینۀ «فصد امیر» بهصورت زدن رگ مچ دست بوده باشد.
*خودکشی هاشمی قسمت دوم*
174 views13:19