Get Mystery Box with random crypto!

🍃نردبان اندیشه🍃

لوگوی کانال تلگرام nardeban_andisheh — 🍃نردبان اندیشه🍃 ن
لوگوی کانال تلگرام nardeban_andisheh — 🍃نردبان اندیشه🍃
آدرس کانال: @nardeban_andisheh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 320
توضیحات از کانال

آنجا که آفتاب خِرَد غروب کند، خدایان بی‌شمار‌ی طلوع خواهند کرد!
"نردبان اندیشه"، محفل بزرگداشت خرد و اندیشه و کوششی برای گرامی‌داشت اخلاق

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

3

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-26 19:30:14 روزی سه ملا با هم خربزه مى‌خوردند و فقیری طرف دیگر آنها را نظاره می‌کرد. چون هیچ کدام دلشان نمى‌آمد از سهم خود به آن فقیر بدهند، یکی گفت:

روایت است از چیزهایی که بخشش آن کراهت دارد یکی انار است و دیگری خربزه!
دومی گفت: همچنین روایت است که خربزه را باید آنقدر خورد که خورنده را جواب کند!

سومی گفت: و نیز روایت است که هر کس سر از روی خربزه بلند نکند به وزن همان خربزه به گوشتش اضافه می‌شود!

وقتی خربزه تمام شد، باز نتوانستند از پوستش دل کنده برای فقیر بگذارند. باز ذکر روایت شروع شد.
یکی گفت: دندان زدن پوست خربزه دندان را سفید و اشتها را زیاد می‌کند!
دومی گفت: پوست خربزه چشم را درشت و رنگ پوست را براق می کند!
سومی گفت: دندان زدن پوست خربزه تکبر را کم و آدمی را به خدا نزدیک می نماید!
و آنقدر دندان زدند و لیف کشیدند تا پوست خربزه را به نازکی کاغذی رساندند!

فقیر که همچنان آنان را می‌نگریست گفت:
من رفتم، که اگر دقیقه‌ای دیگر در اینجا بمانم و به شماها بنگرم می‌ترسم با روایات شما، پوست خربزه مقامش به جایی برسد که لازم باشد مردم آن را بجای ورق قرآن در بغل بگذارند و تخمه‌اش را تسبیح کرده، با آن ذکر یا قدّوس بگویند!

#عبید_زاکانی
187 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 22:07:14 هانی دُمبه؟
اگر گوسفندی بیاید و بگوید من امروز علف‌های تازه و بهاری یک هکتار زمین را چریده‌ام، عقل فلسفی کهن، نشانی آن یک هکتار را از آن گوسفند مدعی می‌گیرد و یک هکتار زمین را وجب‌به‌جب بازرسی می‌کند و می‌اندیشد که چطور علف‌های یک هکتار زمین در شکم او جای گرفته است. زمین را هم متر می‌کند که مبادا آن گوسفند، چند متر بیشتر یا کمتر گفته باشد. سپس سراغ شکم گوسفند می‌رود و گنجایی آن را با علف‌های یک هکتار زمین می‌سنجد. در این میان، گروهی احتمال می‌دهند که هکتار در ادبیات گوسفند با هکتار در ادبیات انسان فرق کند. گروهی نیز دربارۀ گوسفند و هکتار و زمین و علف، نظریه‌پردازی می‌کنند. در مقابل، عده‌ای دربارۀ گذشته و سایر دعاوی گوسفند تحقیق و ثابت می‌کنند که او گرگ است در لباس میش. عده‌ای هم عینک هرمنوتیک به چشم می‌زنند و از آن جملۀ تناقض‌نمای گوسفند، حکمت‌هایی شگفت بیرون می‌آورند.
اما عقل مدرن، آنقدر درگیر آب و نان مردم است که فرصت این گونه مجاهدت‌های نظری را ندارد. پس به آن گوسفند محترم می‌گوید: اگر یک هکتار زمین را چریده‌ای، هانی دمبه‌؟
(«هانی دمبه؟» از جمله‌های مشهور ترکی است؛ یعنی کو دمبه‌ات؟)

رضا بابایی
80 views19:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 20:42:07
77 views17:42
باز کردن / نظر دهید
2022-07-22 15:52:59 شیخ‌الرئیس(ابن سینا) معتقد است که نیازمندترین مردم به اصلاح، رؤسا هستند زیرا ایشان به سبب غفلت‌شان از خود، تملق‌گویی مردم، اندرزناپذیری و امتناع مردم از اظهار بدی‌هاشان و آگاه‌ساختن آنان بر عیوب‌شان، از صالحان فاصله‌ی بسیار دارند.

تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، حنا فاخوری و خلیل الجر
104 views12:52
باز کردن / نظر دهید
2022-07-21 20:02:18 گفته‌اند یکی از جرقه‌هایی که در ذهنِ جان دیویی به مکتبِ پراگماتیسم منجر شد این بود که روزی در طبقهٔ پایینِ خانه نشسته بود که دید از سقف آب چکه می‌کند. به دنبالِ علت به طبقهٔ بالا رفت و پسرِ کوچکش را دید که وانِ حمام را برای بازی با قایق‌های کاغذی پر کرده و آب سر رفته و از کفِ حمام به راهرو بیرون زده است. پسرِ کوچک همین که پدرش را دید از ترسِ خشم و دعوای پدر با عجله گفت «پدر، حرف نزن، به فکرِ چاره باش!»
این جمله بنظرم دقیقا جمله‌یی‌ست که حکومت‌مدارانِ دائم در حالِ نطق و خطابهٔ ما باید روز و شب مثلِ ذکر با خودشان تکرار کنند تا یادشان بیاید آن‌چه مردم از آن‌ها انتظار دارند «حرف زدن» از مشکلات نیست، «رفعِ مشکلات» است.
112 views17:02
باز کردن / نظر دهید
2022-07-14 07:46:18 در همه دولت‌ها و حکومت‌ها کسانی بوده و هستند که میل سیاستمدار، سیاست‌گذار و مقام بالادست را حدس زده، فرش ذهن او را از سمت خواب فرش جارو می‌کنند و دایم می‌گویند «آسوده باش؛ انشالله؛ نه حتما گربه است»!
اینها ملتی را به خاک سیاه می‌نشانند اما خودشان ارتقا می‌گیرند!

دکتر #محمد_فاضلی
295 viewsedited  04:46
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 08:10:27 ایران به روایت آثار؛
دقایقی درباره میرزا حسن تبریزی و مدرسه رشدیه

میرزا حسن تبریزی، مشهور به رُشدیه، از پیشگامان نهضت فرهنگی ایران و مؤسس مدارس نوین است که پدر فرهنگ جدید ایران نامیده‌ شده است.

نام و یادش گرامی که زخم خورد و از پای ننشست.

پ.ن:
حسن رشدیه همان بزرگ مردی ست که نیما در شعر معروف خویش از او یاد می کند؛
یاد بعضی نفرات
روشنم می‌ دارد؛
اعتصام یوسف
حسن رشدیه
قوتم می‌ بخشد
ره می‌اندازد
و اجاق کهن سرد سرایم
گرم می‌ آید از گرمیِ عالی دمشان
نام بعضی نفرات
رزق روحم شده ست
وقت هر دلتنگی
سویشان دارم دست
جرأتم می‌ بخشد
روشنم می‌ دارد

از کانال عصر ایران
334 viewsedited  05:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-10 19:56:21 می دانم اگر داوری نادرستی در مورد کسی بکنم.
جهان تمام تلاشش را می کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی همه ما شبیه یکدیگریم.
محتاط باشیم در سرزنش و داوری کردن دیگران وقتی
نه از دیروز او خبر داریم،
نه از فردای خودمان!

#داستایفسکی
167 viewsedited  16:56
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 21:16:11 گاهی فکر می‌کنم وقتی یک کودک در سوئیس سراغ یخچال می‌رود تا شکلات صبحانه‌اش را بردارد، کودکی در یک قبیله آفریقایی با این ترس بیدار می‌شود که نکند امروز به وسیله مردان قبیله دیگر که به دین و آیین آنها نیستند کُشته شود! اگر در عربستان به دنیا می‌آمدیم احتمالاَ اسم‌مان عبدالعزیز می‌شد، جوراب نمی‌پوشیدیم، بنز سوار می‌شدیم. اگر در جامائیکا بودیم مسیحی می‌شدیم، غذاهای تند می‌خوردیم، می‌رقصیدیم و اگر کسی می‌گفت میای بریم شمال جوج بزنیم! نمی‌فهمیدیم چه می‌گوید! اگر در دانمارک به دنیا می‌آمدیم اسطوره‌هایمان وایکینگ‌ها بودند، پیرو کلیسای پروتستان می‌شدیم، احتمالاً به ازدواج همجنسگرایان رای می‌دادیم و به جای شجریان از یورِن اینگمَن لذت می‌بردیم.

وقتی همه چیز تا این اندازه می‌تواند در عین سادگی، این همه پیچیده و خارج از کنترل ما باشد، یقه دریدن و خود را حق مطلق فرض کردن روی کره زمین چقدر واقعیت دارد؟

حال شما چطور است فرزندان جغرافیا...؟

سعی کن کسی که تو را می‌بیند، آرزو کند مثل تو باشد...
از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند.
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند.
از اخلاق برایش نگو!
بگذار آن را از طریق مشاهده تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو !
بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند!

@Existentialistt
180 views18:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-01 14:12:40 در لطیفه‌ای از جمهوری دموکراتیک آلمان سابق، یک کارگر آلمانی کاری در سیبری پیدا می‌کند. او می‌داند که سانسور‌چی‌ها همه نامه‌ها را می‌خوانند. به دوستانش می‌گوید: بیایید یک رمز تعیین کنیم. اگر نامه‌ای که از طرف من دریافت می‌کنید با مرکب آبی معمولی نوشته شده باشد، بدانید که هرچه نوشته‌ام درست است؛ اگر با مرکب قرمز نوشته شده باشد، سراپا دروغ است.

یک ماه بعد دوستانش اولین نامه را که با خودکار آبی نوشته شده بود دریافت می‌کنند: اینجا همه چیز عالی است، مغازه‌ها پر، غذا فراوان، آپارتمان‌های بزرگ و گرم و نرم، سینماها فیلم‌های غربی نمایش می‌دهند و تا بخواهی دختران زیبای مشتاق دوستی. تنها چیزی که نمی‌توان پیدا کرد مرکب قرمز است!!


#به_برهوت‌_حقیقت_خوش_آمدید
#اسلاوی_ژیژک
289 viewsedited  11:12
باز کردن / نظر دهید