2021-08-28 01:14:32
نفس های #داغش پوستم رو میسوزوند.
- #لباساتو دربیار!
به تته پته گفتم:
- من... من #خجالت میکشم.
پوزخند #عمیقی زد و صورتش رو مماس صورتم نگه داشت.
- آدم که از #شوهرش خجالت نمیکشه!
با #خجالت سرم رو پایین انداختم و به بوت های دکتر مارتینش نگاه کردم، این مرد همه چیزش جذاب بود!
با دستم سعی کردم کمی از خودم دورش کنم چون واقعا داشتم #جلوش کم می اوردم.
خم شد و #مک عمیقی به گردنم زد که باعث شد #آه عمیقی بکشم و به یقهاش چنگ بزنم.
این کارم باعث شد #جری تر بشه و...
https://t.me/joinchat/cL2ulgrX4ioxODg8
قاتل سریالی که یک دختر معتاد رو به بازی میگیره و از عشقش سوءاستفاده میکنه اما وقتی که دختره میفهمه....
https://t.me/joinchat/cL2ulgrX4ioxODg8
198 views22:14