2022-06-15 01:28:28
در تمام عمرم موفق شده ام آدمهایی را که دوست دارم بیازارم.
از پدر و مادر و همسر و فرزند و خواهر و برادر بگیر تا دلبر و رفیق و دوست و آشنا و همکار.
موفق شده ام برنجانم، فراری بدهم، زخمی کنم، بترسانم.
در تمام عمرم نماد مزخرف از دست دادن بوده ام، نچسب و تندخو و زهرمار و زشت و کینه توز و تلخ و بدگو و بدکار.
در تمام عمرم، تصمیم داشته ام مرهم باشم و زخم شده ام،
تصمیم داشتم نوازش باشم و تازیانه شده ام،
تصمیم داشته ام باران باشم و سیل شده ام،
تصمیم داشته ام بهار باشم و دی ماه سرد برفی شده ام.
نه که عمدا، نه! ذاتم انگار تیغ است.
در تمام عمرم؛ هرکه نزدیکم بوده را رنجانده ام و گریزانده ام.
بعد ایستاده ام در مسیر رفتنش، نگاه کرده ام که دور می شود و زیر لب به خودم بدوبیراه گفته ام. سوگواری کرده ام، خودم را سرزنش و تنبیه کرده ام، درد کشیده ام و کم کم آرام گرفته ام تا شکار بعدی و درنده خویی دوباره.
همیشه هم از ترس بقیه نیست که پنهان می شوی پشت لایه های واقعی و غیرواقعی خودت.
گاهی هم گوژپشت ناقص الخلقه درون آینه تو را بیش از همه می ترساند.
هیولایی که وسط اتاق ایستاده و نعره می کشد، بی آنکه دلبرش را ببیند که گوشه مبل کز کرده و گریه میکند...
#حمید_سلیمی
#A
@nashesher
100 views22:28