بـرگی از کتاب «مسئله چیست؟» بذرهای | نصرالله حكمت
بـرگی از کتاب «مسئله چیست؟»
بذرهای سوخته اطاعت ، تنها در برابر قدرت تحقّق مییابد و آنجـا که قدرتی در کـار نیست ، اطاعتی هم نیست . جایی که قدرت ، قدرت حقیقی است اطاعت لازم است و انسان باید فقط در برابر قدرت حقیقی ، تسلیم باشد . قدرت حقیقی چیست و از آنِ کیست ؟ قدرت از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است . اینجا به مناسبت بحث استخفاف به یکی از نشانههای بارز و برجستهٔ قدرت حقیقی و به یکی از ثمرات مهمّ آن -- و متقابلاً به همان نشانه و ثمره در قدرت دروغین و کاذب -- اشاره میشود تا سخن ما در باب استخفاف به برگ و بار نشیند :
الف . یکی از علائم بسیار مهمّ قدرت حقیقی این است که صاحب آن ، تمام ظرفیّت اقتدار خویش را به کار نمیگیرد ؛ بل قدرت او تابع ارادهای است که آن اراده برخاسته از حکمت ، فرزانگی و ایمان به غیب است . در میان انسانها آنکه فهیم و پخته و صاحب کمال است و در عین حال قدرت دارد -- خواه در شکل ثروتی تجلّی کند ، یا مقام ، یا علم ، یا محبوبیّت ، یا سخنوری و غیره -- چنین نیست که او با داشتن قدرت ، ترکتازی کند و هر چه بتواند انجام دهد . مثلاً اگر قدرت بیان سحرآمیزی دارد و میتواند با نفوذ کلامش بسی کارها کند ، چنین نیست که از این حربهٔ قاطع همواره و در همهجا و به منظور رسیدن به اهوای نفسانی خود بهره گیرد ؛ بل سخن به قاعده و سنجیده و در حدّ نیاز میگوید . در سایر قدرتها نیز چنین است ؛ پهلوان ناموری که هیچ کس را یارای معارضه با او نیست ، اگر صاحب کمال باشد ، فـروتن و افتاده است و نه تنها ضعیفان را نمیآزارد که یاور و پناه آنان است . به اجمال و سربسته باید گفت که همین است سرّ دست یافتن به اسم اعظم خداوند . قدرت حقیقی را به کسی میدهند که بر خویش مسلّط باشد و از آن به قاعده و درست بهره گیرد . در این قدرت ، قدرت رحمانی است . در برابر ، آنکه فاقد کمال و ایمان است ، از همهٔ ظرفیّت قدرت خود استفاده میکند . کسی که ظرفیّتش کم و اندک است ، از همهٔ آن بهره میگیرد شاید بزرگ و ستبر به چشم آید . او با استفاده از تمام توان خود ، میخواهد کوچک و حقیر بودن ظرف خود را پنهان کند . عمدهٔ تعدّیها ، تجاوزها و حقکشیها در دنیای انسـانها مولود قدرتهای حقیر و کوچک است که میخواهند در اوج خود ظاهر شوند . این قدرت ، قدرت شیطانی است . شیطان ، قدرت بزرگی نیست ؛ مکر و فریب او به اندازهٔ خود او ، ضعیف و کوچک و حقیر است ؛ امّا ویرانگری و تخریب این قدرت ضعیف ، از آنجا ناشی میشود که او از تمام ظرفیّت این قدرت -- بیهیچ قید و بندی -- بهره میبرد و برای رسیدن به مقصود هیچ کاری را فرو نمیگذارد ؛ در اینجا ارادهای لگام گسیخته و سرکش ، تابع محض قدرتی حقیر است . مسئله چیست ؟ صص ۱۲۴ - ۱۲۵