پنج مانع که مردان باید رد کنند تا بتوانند قبول کنند مشکل روانی | پُرتال . نوروساینس . روانشناسی
پنج مانع که مردان باید رد کنند تا بتوانند قبول کنند مشکل روانی دارند! یکی از مهمترین و اساسی ترین روال درمان، پذیرش بیمار بودن است. در کتابم من خصوصا به کلمه ی پذیرش اشاره کردم که به معنای شناخت و مدیریت بیماری است. یکی از نتایج تحقیقاتم این بوده که پذیرش به شدت با جنسیت شخص مرتبط است. در اینجا به خصوصیت مردان در مواجهه با بیماری اشاره میکنم: @Neuroscience_New 1. هژمونی مردانه : یکی از موانع اساسی که مردان باید پشت سر بگذارند تا پذیرش بیماری برایشان ممکن شود هژمونی مردانه، همان احساس فشاری است که مردانگی را به آنها القا میکند تا به خصوصیات مردانه پایبند باشند مثل سرسختی، نترس بودن، و مقاومت در برابر درد. مردانی که من ویزیت کردم میگفتند که عادت داشتند مشکلشان را پنهان کنند و در سکوت رنج ببرند چون بیماری برای مرد نشانه ی ضعف میبود. یکی از بیماران زنی که داشتم میگفت حداقل ما زنان برایمان راحت است گریه کنیم و احساساتی باشیم در هنگام مشکلات ولی برای مردان این کار عرف نیست و نمیدانم آنها چطور تحمل میکنند این همه درد را در خود انباشته کنند. اینها از طریق عرف اجتماع به مردان تحمیل شده است. @Neuroscience_New البته یکی از مردان که پیش من آمد میگفت من از بیان مشکلم نترسیدم و همه جا گفتم من فلان مشکل را دارم و حتی از گفتن آن احساس غرور میکردم. پس مردان گاهی داشتن مشکل و بیان آن را نشانه ی شجاعت و سرسختی میبینند و این دیدگاه باید در آنها تقویت شود. @Neuroscience_New 2. دوری جستن از کمک خواهی : یکی دیگر از موانع سر راه پذیرش برای مردان دوری کردن از درخواست کمک در جامعه است. کمک جویی از فرد متخصص یا همسالانی که با انسان همدردی میکنند میتواند آگاهی و درک از مشکل روانی را ایجاد کند. داستانهای زیادی نیز در زمینه‌ی هژمونی مردانه شنیده ام نمونه اش: زندانیانی که کسانی را که دنبال دارو و درمان میرفتند تحقیر میکردند. یا مرد دیابتی که روی ویلچر مینشست و از خیر ناهارش گذشت فقط به خاطر اینکه از کارگر کافه تریا درخواست کمک نکند و با ریسک به کما رفتن مواجه شد. @Neuroscience_New یا مدیری که دیالیزی بودنش را از کارمندانش مخفی میکرد تا نقطه ی ضعف در بین آنها نداشته باشد. با این حال برخی نیز با حفظ هژمونی به کمک خواستن و درمان روی می آورند. راهکار این است که مشکلشان را با یک زن در میان میگذارند و چون زنان حس مراقبت دارند آنها روال درمان و بهبودی را دنبال میکنند و به این ترتیب بار مسئولیت از دوش مرد برداشته میشود. @Neuroscience_New 3. سرکوب احساسی : در پژوهش هایم همچنین متوجه شدم مردان تمایل زیادی به سرکوب و نادیده گرفتن احساساتشان دارند که مهم ترین فاکتور برای درمان است. هیچ وقت فراموش نمیکنم که در بیمارستان یک گردهمایی کنترل خشم برگزار کردیم و فکر نمیکردم کسی بیاید ولی بعد تمام محوطه پر شد از حضار. حتی تمام مردان بخش ما نیز آمده بودند. پس من فهمیدم که خشم یکی از معدود احساساتی است که بروزش برای مردان راحت است. احساسات دیگر هم احتمالا از طرق خشم بروز داده میشوند مانند افسردگی و حس از دست دادن. راه حل این است که برای برای غلبه بر سرکوب احساسات آن را بروز دهیم و بیماری را بپذیریم که همانا عامل شکل گیری آن احساسات همین بیماری است. @Neuroscience_New 4. سوء استفاده از مواد : اگر بجای توجه به احساسات سراغ بی حس کردن آنها با استفاده از مواد برویم اشتباه بزرگی کرده ایم. یکی از مردانی که او را ویزیت کردم میگفت خیلی احساس درماندگی کردم پس سراغ الکل رفتم و مصرف را شروع کردم. بعد به خاطر خوردن حدود 40 بطری آبجو کارم به بیمارستان کشید و آنجا دیگر دلیل کار من که همان مشکل روان بود هویدا شد. اگر بجای این کار مردان به مراکز درمان مراجعه کنند، بیماری خود را در محیطی که همه میخواهند کمک کنند و کسی به دیده ی بد نگاهش نمیکند میتوانند درمان کنند. و حتی به او کمک میشود تا راحت تر آن را بپذیرد. @Neuroscience_New 5. رفتارهای مضر بر سلامت : در تحقیقاتم مشاهده کردم که اختلاف میانگین عمر مردان و زنان را نادیده گرفته اند و آن را امری طبیعی جلوه میدهند. ولی واضح بودن دلیل آن مثل روز روشن است. همانطور که روشن است مصرف مواد مخدر و اعتیاد برای سلامت مضر است. یکی از مردانی که پیش من آمده بود میگفت من این بیماری را قبول نمیکنم پس نیازی هم نیست داروهایش را مصرف کنم. بجای اینجور رفتار باید احساس خود مراقبی را جایگزین کنیم. منبع: https://www.psychologytoday.com/blog/cultural-competence/201708/five-obstacles-men-overcome-accept-mental-health-problems
