سرمایهداری و تبعیض: کسی که نان میخرد نمیداند که گندم این نا | نشر نی
سرمایهداری و تبعیض: کسی که نان میخرد نمیداند که گندم این نان را یک نفر سیاهپوست، سفیدوست، مسیحی یا یهودی کاشته است. در نتیجه، تولیدکنندهی گندم بیتوجه به طرز تلقی جامعه در مورد رنگ پوست، دین و یا سایر صفات افراد تحت استخدام وی، در وضعی قرار دارد که منابع خود را با حداکثر کارایی به کار میگیرد. بهعلاوه، آنچه میتواند مهمتر باشد این است که در بازار آزاد انگیزهای اقتصادی برای جداکردن کارایی اقتصادی از سایر صفات افراد وجود دارد. تاجر یا کارفرمای اقتصادی که اولویتهای مورد نظرش در فعالیتهای اقتصادی ارتباطی به کارایی تولیدی ندارد، نسبت به کسانی که خلاف وی عمل میکنند دچار زیان است. این دو در واقع نسبت به افرادی که چنین اولویتهایی ندارند هزینهی بیشتری بر خود تحمیل میکنند. بنابراین در بازار آزاد، همین اولویتها آنان را از صحنه بیرون میکنند. همین پدیده، حوزهای بسیار وسیع دارد. اغلب این را بدیهی میدانند که شخصی که دیگران به دلیل نژاد، رنگ پوست، دین و یا هر چیز دیگر مورد تبعیض قرار میدهد، خود هیچ زیانی متحمل نمیشود، بلکه تنها به دیگران زیان میرساند. این عقیده مطابق همان عقیدهی سفسطهآمیز است که یک کشور با تحمیل تعرفه بر محصولات کشورهای دیگر زیانی به خود وارد نمیآورد. هر دو عقیده به یک اندازه غلط است. مثلاً کسی که به خرید از فردی سیاهپوست یا کار کردن در کنار وی اعتراض میکند، بدین ترتیب موارد انتخاب خود را محدود میکند. او بهطور کلی ناگزیر خواهد بود تا قیمتی بالاتر برای چیزهایی که میخرد بپردازد یا از کار خود بازدهی کمتر بهدست آورد. یا، بهعبارتدیگر، آن عده از ما که رنگ پوست یا مذهب را نامرتبط با کارایی اقتصادی میدانیم، میتوانیم بعضی از کالاها را ارزانتر بخریم.
از کتاب «سرمایهداری و آزادی» میلتون فریدمن ترجمهی غلامرضا رشیدی