منتشر شد «در باغ، پرستوها» ادبیات انگلستان (رمان) نوشتهی پی | نشر نی
منتشر شد «در باغ، پرستوها» ادبیات انگلستان (رمان) نوشتهی پیتر هابز ترجمهی کاوه بلوری
چشمم به آسمان خیره میشد و مشتاقانه دنبال ردی از پرندهها میگشت، حتی اگر آنها بر فراز آسمان پرواز میکردند و فقط لکههایی کوچک در آبیِ آسمان بودند. و وقتی سرم را بلند میکردم و چشمم به آنها میافتاد که آزادانه پرواز میکنند در قلبم حسی بیدار میشد که مدتها بود آن را از یاد برده بودم: حس شعف، و این دردآورترین حسی بود که در همهی عمرم تجربه کرده بودم، چون باعث میشد یادِ آن چیزهایی بیفتم که دیگر نداشتم. اما حالا دیگر در زندان دو مهمان داشتم: یکی تو در آن لحظههای پنهانی و دیگری پرستوها. ص ۶۹
ارسال رایگان به سراسر کشور www.nashreney.com