آزادی در عشق و رابطه چه جایگاهی داره؟ عشق وسواس گونه و کنترلگ | دكتر نیلوفر اله وردی
آزادی در عشق و رابطه چه جایگاهی داره؟ عشق وسواس گونه و کنترلگری، باعث می شود معشوق احساس کند در قفس است و تمام رفتار و عملکردش باید مطابق خواستههای طرف مقابل باشد، این عشق باعث دوری طرف مقابل شده و پارتنر یا همسرفرد کنترلگر با توجه به نیاز ذاتی هر شخص به آزادی به دنبال فردیت خودش می گردد و اگر آن را نداشته باشد، کم کم عشق جای خود را به تنفر می دهد. چنین شخصی دچار اهمال در عشق ورزی، اول به خود و سپس به اطرافیان میشود، ضمن اینکه هرچه بیشتر روی کنترلگری پافشاری کند نتیجه عکس خواهد گرفت. در حالی که باید به خاطر داشته باشیم آنچه در عشق اهمیت دارد تعهد به آن است و نه کنترل گری. عشق دوست داشتن دو طرفه بدون گرفتن آزادیهاست. فرد با عزت نفس بالا یقین دارد که اگر پارتنر یا همسرش به خاطر خودش تمام و کمال او را پذیرفته، بی جهت سعی در کنترلگری و اجرای وسواس های ذهنی ندارد. مادامی که هر یک از افراد با وجود عشق و با شناخت ارزشهای طرف مقابل و احترام به آن ها رابطه جدا از مرز مشترک زوجی، مرز فردی مختص به خودشان را داشته باشند و به مرز فردی یکدیگر احترام بگذارند، رابطه بهتری خواهند داشت. البته این نکته حائز اهمیت است که مرز فردی هر یک از زوجین و ارزشهایشان نباید به نحوی باشد که به رابطه یا طرف مقابل آسیبی وارد کند، یعنی حد و مرز این آزادی همان طور که بالاتر نیز گفته شد برای هر رابطه ای با توافق طرفین و بر اساس ارزشها و پذیرشی که نسبت به هم دارند شکل میگیرد و قاعده یکسانی ندارد. اگر این آزادی وجود نداشته باشه اتفاقا باعث اختلال و دوری در رابطه یا حتی خیانت برای فرار از این وابستگیها میشود. نقش تلههای طرفین، کنترلگری و سلب آزادی طرف مقابل از عوامل تشدید کننده در مقابل هم قرار گرفتن آدم هاست.